تاثیر خدمتگزاری روی فرد خدمتگزار چگونه است؟ هر کس ز کار خلق یکى عقده وا کند ایزد هزار عقده ز کارش رها کند صدها فرشته بوسه بر آن دست مىزنند کز کار خلق یکى گره بسته وا کند مرد جوانی پدر پیرش مریض شد . او پدرش را که بیماریش شدت گرفته بود ، در گوشه ی جاده ای رها کرد و از آن جا دور شد . پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید . رهگذران از ترس مسری بودن بیماری پیرمرد و برای فرار از دردسر ، بی اعتنا به ناله های او ، راه خود را می گرفتند و می رفتند .عارفی از آن جاده عبور می کرد ، به محض دیدن پیرمرد ، او را به دوش گرفت تا ببرد و درمانش کند . رهگذری به طعنه به عارف گفت : این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک ، نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد به وجود می آورد . پسرش هم او را در این جا به حال خود رها کرده و رفته است . تو برای چه به او کمک می کنی؟ عارف گفت : من به او کمک نمی کنم ، بلکه به خودم کمک می کنم ؛ اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم ، چگونه رو به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم ؛ من به خودم کمک می کنم . هر گاه انسان به دیگران خدمت می کند و مشکلی از مشکلات آنان را بر می دارد ، چه لذتی شیرین تر و زیباتر از این وجود دارد که در خود احساس شعف و نشاط و با ارزش بودن می کند و خود را به خدای خویش نزدیک می بیند ، چنان که امام علی (ع) می فرماید : کسى که دلى را شاد کند خداوند عوض آن شادى و خرّمى، برایش لطف و خوشى معنوى مىآفریند که بر اثر انجام کارهاى نیک به او روى مىآورد . در جهانبینی اسلامی، علّت تشویق به کارهای پسندیده آن است که علاوه بر دیگران در درجه اوّل خود شخص از دریافت برکات این اعمال خیر برخوردار میشود. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در اشاره به نتیجه کمک به دیگران میفرمایند: «تا زمانی که انسان مؤمن در کمک و خدمت به برادر مؤمنخود کوشا باشد، خداوند نیز او را کمک و یاری خواهد کرد . تلاش برای خدمت به همنوعان و برادران دینی، آثار و برکات فراوان دنیوی و اخروی برای انسان در پی دارد، از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که: «هر کس در پی برطرفسازی نیازهای برادران دینی قدم بردارد خداوند پاداشهای ویژهای به او عطا میکند. که از جمله آنهاست آمرزش برخی از گناهان او، دستیابی به بعضی کمالات برتر و رسیدن به مقام و منزلت شفیع بودن » . از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله سؤال شد: چه کسی نزد خداوند محبوبتر است؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: آنکه نفعش به انسانها بیشتر برسد. اگر چه همه کارهای انسان وقتی با هدف اطاعت از دستورات الهی انجام گیرد، عبادت محسوب میشوند و انسان با انجام آنها، مستحقّ پاداش نیکی از خداوند میشود، ولی مراتب اعمال عبادی با یکدیگر بسیار متفاوت است و برخی از آنها در مقایسه با سایر کارها، از اهمیت بیشتر و در نتیجه پاداشی افزونتر برخوردارند. از مجموعه تعابیری که در روایات درباره خدمت به مردم و یاری رساندن به آنها شده است، برتری این عمل نسبت به عبادات مستحبی مانند اعتکاف، طواف کعبه ، روزه مستحبی و... به خوبی معلوم میشود. در روایتی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «به خدا قسم که برآوردن یک حاجت مؤمن، از روزه یک ماه و اعتکاف یک ماه در مسجد برتر است». البتّه این قبیل از تعابیر، به معنای نفی فضیلت عبادات یا کوچک شمردن آنها نیست، بلکه تبیین اهمیت خدمترسانی به مردم بوده و گرنه هر عمل عبادی، جایگاه و اهمیت خاص خود را داراست. حضرت على علیهالسلام نیز مىفرماید:به همه مردم نیکى کن؛ چرا که ارزش هیچ عملى در پیشگاه خداوند سبحان با فضیلت کارهاى نیک برابرى نمىکند. ره آاوردهاى خدمت رسانى در همین دنیا حمایت و یارى مردم را به خود جلب می کنند ، اعتبار اجتماعى پیدا مىکنند ، مورد ستایش و تحسین مردم قرار می گیرند ، آوازه آنان بلند مىشود . سخنان امام علی (ع) گواه ما در این مورد است که می فرماید : - مَنْ اَحْسَنَ اِلَى النّاسِ حَسُنَتْ عَواقِبُهُ وَ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ ، هر کس به مردم، نیکى کند، عاقبتش نیکو مىشود و کارهایش به آسانى انجام مىگیرد - کَثْرَةُ اصْطِناعِ الْمَعْرُوفِ تَزیدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَنْشُرُ الذِّکْرَ ، فراوانى کار نیک، عمر (نیکوکار) را زیاد و یاد و آوازهاش را منتشر مىکند - مَنْ کَثُرَ اِحْسانُهُ کَثُرَ خَدَمُهُ وَ اَعْوانُهُ ، کسى که فراوان نیکى کند، خدمتگزاران و یارانش فراوان شوند . پاداشهایى از قبیل آمرزش گناهان، ورود به بهشت، دریافت مدال و درجه بهشتى، ثبات قدم و ایمنى در قیامت، برخوردارى از شفاعت و غیر اینها بیانگر میزان ارزندگى خدمتگزارى است . امام صادق علیهالسلام فرمود: هر مؤمنى که براى برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداوند براى هر قدمى یک ثواب مىنویسد و یک گناه از او کم مىکند و یک درجه در بهشت به مقام او مىافزاید همچنین فرمود: کسى که یکى از خواستههاى برادر دینى خود را برآورد خداوند بزرگ روز قیامت صدهزار خواسته او را برمىآورد که نخستین آنها بهشت است. در جاى دیگر فرمود: هر مسلمانى که حاجت مسلمان دیگر را برآورد خداوند متعال به او ندا دهد که ثواب تو با من است و به کمتر از بهشت براى تو راضى نمىشوم . خدمت رسانى یکى از بهترین راههاى تقرب به خداى سبحان است و هر کارى که انسان را در رسیدن به این کمال یارى کند ارزشمند است .بدون شک حمایت الهى بدرقه راه خدمتگزاران به مردم است و خادمان به مردم از حمایت و کمک خداوند برخوردار و همواره در پناه او خواهند بود. پیامبر اکرم(ص) در این مورد ، مىفرماید : اِنَّ اللّهَ فى عَوْنِ الْعَبْدِ مادامَ الْعَبْدُ فى عَوْنِ اَخیه ، همانا بنده تا وقتى که در راه کمک رسانى به برادر دینىاش باشد خدایش کمک مىفرماید . بزرگوارى و سرورى؛ خدمت به مردم در روح خدمتگزار تأثیر گذاشته، احساس بزرگى و بزرگوارى و شخصیت اجتماعى را برایش به ارمغان مىآورد و در انجام مسئولیتها و مأموریتهاى محوّله موفقش مىکند . به قول صائب تبریزی: ای رهروی که خیر به مردم رساندهای آسوده رو، که بار تو بر دوش سائل است آنان که در راه خیر کوشایند، بندگان خاصّ پروردگارند که توفیق خدمت یافتهاند. مدال «خدمت» بر سینه دارند و دلی پرمهر در آغوش، گروه خونشان با مردم یکی است و همسایه دیوار به دیوار غمها و شادیهای مردمند. بار مردم را میبندند و گره از کارشان میگشایند. خدمت بی منّت را عبادت میدانند واجر و پاداش را تنها از خدا میخواهند، پرکارانِ کم ادّعایند، نه پرمدّعاهای کم کار! شعار را کار نمیدانند و کار را هم عار نمیشمارند. هر چه دارند، از مال و مقام و نفوذ و وجهه و دانش و توان و تخصّص، وقف بندگان خدا میکنند و این وقفنامه را به امضای خدا میرسانند و از اسارت دنیا رها میشوند. بازگشت ثمره احسان به خویشتن، هم در دنیاست، هم در آخرت. امّا از آنجا که آخرت سرای پاداش است، بیشترین رجوعِ ثمرات را باید در آنجا جست . به قول صائب تبریزی : تیره روزان جهان را به چراغی دریاب تا پس از مرگ، تو را شمع مزاری باشد ابوحمزه ثمالی از امام علی بن الحسین علیه السلام چنین نقل کرد: «من قصی لاخیه حاجة فبحاجة الله بدا ... ; کسی که یک حاجتبرادرش را برآورد خداوند صد حاجت او را برآورد . کسی که اندوهی را از دل برادرش بردارد، خداوند اندوه روز قیامت را از او برطرف سازد; هر قدر هم که زیاد باشد . و هر کس برادرش را که در مقابل ستمکار قرار گرفته است، یاری دهد، خدا او را هنگام عبور از صراط یاری میکند، در وقتی که قدمها میلغزد . و کسی که به دنبال نیاز برادر مؤمنش برود و با برآوردن حاجتش او را شاد کند، چنان است که رسول خدا را مسرور کرده است . و هر کس او را سیراب کند، خدا او را از شراب سر به مهر بهشتی سیراب میسازد . و هر کس گرسنگی او را با طعام برطرف کند، خدا او را از میوههای بهشتی سیر میکند . و هر کس برهنگی او را بپوشاند خدا او را با جامههای زربافت و حریر میپوشاند . و اگر با اینکه برهنه نیست، او را لباسی بپوشاند، پیوسته در حفظ خدا است تا هنگامی که نخی از آن جامه بر تن او باشد . و کسی که کار مهم برادرش را کفایت کند، خداوند پسران بهشتی را خدمتگزار او میسازد . و کسی که او را بر مرکبی سوار کند، خدا او را در قیامتبر ناقهای بهشتی سوار میکند که فرشتگان به آن میبالند . و هر کس مؤمنی را هنگام مردنش دفن کند، گویا او را از ولادت تا مرگ پوشانده است . و هر کس او را همسری دهد که مایه انس و آرامش باشد، خداوند برای او در قبر مونسی به شکل محبوبترین افراد خانوادهاش قرار میدهد . و کسی که برادر مؤمن بیمارش را عیادت کند، فرشتگان دور او را میگیرند و دعا میکنند تا وقتی که از آنجا بیرون رود و به او میگویند: «خوشا به حالت و بهشت گوارایت!» به خدا سوگند برآوردن حاجت مؤمن در پیشگاه خدا محبوبتر از دو ماه روزه پی در پی با اعتکاف آن دو ماه در ماه حرام است . (ثواب الاعمال و عقابالاعمال، ص 325 ( رستگاری در بندگی خدا و خدمت به خلق اوست یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع کنید و سجود به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید. رکوع علامت ادب است و سجده برای قرب و نزدیکی است و عبودیت و بندگی جانِ عبادت است برای رستگاری. در این میدان، تنها عبادت به معنای خاصش مطرح نیست؛ که خدمت به خلق و کارهای نیک نیز شرط است. به بیان دیگر، انسان رستگار یعنی انسانی کامل و انسان کامل یعنی انسانی که واجد همة ارزشهای انسانی باشد. رشد جامع: شرط رسیدن به کمال انسانی رشدِ یک بُعدی نه تنها فضیلت و کمال محسوب نمی شود، بلکه اغلب موجب انحرافات جدی می شود. برخی فقط در عبادت و زهد به حد افراط پیش می روند و اسلام و مسلمانی را منحصر به مسجد و دعا و ذکر... می کنند. البته اینها از ارزشهای انکارناپذیر است؛ اما افراط در آنها ارزشهای دیگر را محو خواهد کرد. خدمت به خلق نیز از ارزشهای مسلّم است که اگر به حد افراط و به این نتیجه برسد که «عبادت بجز خدمت خلق نیست»، خواسته یا ناخواسته به ارزشهایی چون علم و جهاد و عبادت... لطمه می زند. عشق و عرفان نیز اگر تنها ارزش انسانی معرفی شود به عقل و آگاهی و تلاش و عمل صدمه می زند. در مقابل، عقل نیز اگر تنها ارزش تلقی شود به شهود و عبادت و معرفت ضربه می زند. باید گفت انسان کامل انسانی است که همچون امام علی (ع) ، که جامع الاضداد بود، عبادت و زهد و خدمت به خلق و آزادی و عشق و عقل و عدالت خواهی و بالاخره و همة ارزشها را در حدّ عالی و هماهنگ باهم داشته باشد. قال رسول اللّه: « السَّعادَةُ کُلُّ السَّعادَةِ طُولُ العُمرِ فی طاعَةِ اللّهِ .» (تمام خوش بختی و رستگاری طول عمری است که در فرمانبرداری خدا بگذرد.) امام علی بن ابیطالب (ع) در دعای کمیل عرضه می دارند: « یارَبِّ یارَبِّ یارَبِّ قَوِّعَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی وَهَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاتِّصالِ بِخِدمَتِکَ حَتّی اَسرَحَ اِلَیکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ وَ اُسرِعَ اِلَیکَ فِی البارِزینَ و... » (ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من، اعضایم را در خدمتت توانا کن و درونم را بر تصمیمم ببند و در ترست به من کوشش بخش و پایداری در پیوستگی خدمتت تا در میدانهای پیشتازان برایت برانم و در میان پیشروان به کویت بشتابم و در میان مشتاقان به قربتت با اشتیاق ترین باشم و مانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون اهل یقین از تو بترسم و در آستانت با مؤمنان گرد آیم.) تاثیر خدمتگزاری روی فرد خدمتگزار از منظری دیگر خدمت کردن و خدمت گزاری به مردم خدمت به خداست. اگر خدا را دوست داری بندگان خدا را خدمت گزار باش و بدان که اگر بنده ای را شاد کنی هزار بار بهتر از آن است که شب و روز به ورد و ذکر مشغول باشی. مومن در بینش و نگرش قرآنی کسی است که به همه آفریده ها به عنوان موجودات مستحق خدمت می نگرد و اگر دست به دعا و نیایش برداشت از خداوند می خواهد که هر گرسنه ای از انسان و غیر انسان و یا کافر و مومن سیر کند و هر بی پوشاکی را بپوشاند و هر بینوایی را نوا و هر بی پناهی را پناه و هر اسیری را آزاد سازد. خدمت به آفریده های الهی که آدمی را به بالاترین سطح کمال بشری می رساند و افزون بر انجام تکلیف و ماموریت و وظیفه خلافت الهی شخص را به عالی ترین درجات بالا می برد. یکی از عناصر قواعد اخلاقی مجموعه جهان خدمت است. که برای به نتیجه رسیدن تکامل بشریت وجود آن لازم خواهد بود ، در واقع آنچه در سطح رفتاری فرد لازم می آید خدمت کردن است نه به دلیل اینکه ما را آدمهای خوبی بدانند بلکه برای اینکه بدون خدمت کردن هیچ کس امکان رشد را نمی یابد .یکی از فاکتورهای که باید همیشه در نظر داشت این است که باید خدمت را از نیکوکاری جدا نمود ، در واقع خدمت عملی سخاوتمندانه و کمک از یک فرد به فرد دیگر در موقعیتی برابر است در حالی که نیکوکاری بخشش از سوی کسی است که دارد به کسی که ندارد.در یک زندگی معقول نیکوکاری جای خود را به خدمت می دهد و در نتیجه یک رابطه دوجانبه ایجاد می شود و در این ارتباط ، هم دریافت و هم ایثار هر دو باهم صورت می گیرد در واقع ما در حال خدمت خودخواهی را نابود می کنیم و تساوی خود را با دیگران برقرار می سازیم. برخی از لوازم خدمت برای یک شخص :1- معرفت نفس: در مرحله اول ابتدا باید شخص توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد و قوای خود را در جهت خدمت به کار گیرد.2- درک : شخص باید به این درک برسد که هیچ کس نمی تواند ضرورت اساسی خدمت را در زندگی بشر انکار کند . و خدمت را به عنوان یک اصل برای زندگی بهتر بپذیرد.3- عشق : بدون عشق انجام هیچ کاری نتیجه مطلوب را نمی دهد. شخص خادم می بایست عشق به همدوستی همنوعی و خدمت به دیگران را در خود پرورش دهد و حس خودخواهی را در خود تا حد امکان کاهش دهد.4- اراده : داشتن اراده سالم بستگی به رشد و تکامل لازم در معرفت نفس یا حب نفس دارد. و نتیجه یک اراده آزاد انسانی خدمت به همنوع است. -------------------------------------------------------------------------------- --------------------------------------------------------------------------------
مفهوم خدمت گزاری و مصادیق آن خدمت در معنای مواظبت، پرستاری، بهره، عملی برای دیگران انجام داد ، و خادم به معنای خدمت گزار و خدمتگر ومستخدم و خدمت رسان ، در اصطلاح، خدمت هرگونه کار خیر و سود رسانی و کمک کردن مالی و معنوی و فرهنگی به دیگران را شامل میشود؛ باید در انجام هرگونه کار خیر و کمکرسانی به دیگران شتاب کرد و با رقیبان خویش مسابقه گذاشت که فردا دیر است؛ روایت زیبایی از علی(ع) نقل شده است که مفهوم خدمت گزاری را شفاف میسازد، روایت این است: «شبی مالی رانزد حضرتش آوردند، دستور داد آن را تقسیم کنند؛ گفتند: یا امیرالمؤمنین! الآن شب است فردا تقسیم خواهیم کرد، فرمود: آیا باور دارید که فردا زندهاید؟ فرمود: تأخیر نکنید، مگر اینکه آن را قسمت نمایید، شمعی آوردند و آن مال را تقسیم کردند.» . پس باید در کار خیر و خدمت به دیگران شتاب کرد که فرصت از دست رفتنی است؛ شتاب در کسب قدرت و مقام امری زشت و ناپسند تلقی شده است اما در خیرات و باقیات صالحات مورد تأکید و سفارش قرآن کریم است. مصادیق خدمتگزاری خدمت در اصطلاح قرآن و حدیث معنای عام و گستردهای دارد و همهی امور خیریه، کارهای نیک فرهنگی و معنوی و اقتصادی را شامل میشود. جالب توجه است که قرآن در سورهی بقره از یهودیانی که در تغییر قبله سر و صدا کرده بودند و گفتند: چرا مسلمانان در نماز از بیتالمقدس به سوی خانه کعبه تغییر دادند، میفرمایند: تفاوت و اختلاف در امر قبله مسئلهی تازهای نیست که این همه سر و صدا داشته باشد، در هر زمان قبله با توجه به مصالح آن زمان تعیین میگردد . سپس اضافه میکند که به جای تلف کردن وقت بر سر نزاعهای بیحاصل، در نیکیها و خوبیها و خیرات سبقت بگیرند زیرا نجات واقعی انسان، در ایمان به خدا و عمل صالح و خدمت به دیگران است. آنگاه مصادیق نیکی در همین سوره و دیگر آیات به شرح زیر برمیشمارد: ایمان به خدا و روز قیامت، ایمان به ملایکه و کتاب آسمانی و انبیای الهی؛ انفاق مال به نزدیکان و نیازمندان؛ آزادی بردگان، اقامه نماز، ادای زکات، رسیدگی به محرومان و بیماران، وفا به عهد و پیمان، استقامت و پایداری در مقابله با مشکلات. احسان به والدین ، تعاون اجتماعی ، قرضالحسنه ، باقیات صالحات ، ایثار و گذشت ، اطعام به مسکینان و یتیمان و اسیران ، نجات محرومان از بند ستم4، عفو و گذشت ، سخنان پاک و پاکیزه گفتن و برخورد خوب با دیگران ، پوشاندن برهنگان و امر به معروف و نهی از منکر و... در روایات نیز مصادیق خدمت خدمتگزاری بشرح ذیل آمده است: 1). اهتمام به امور مسلمین. (من اصبح و لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم 2. برآوردن حاجت شخص مؤمن. (من قضی لاخیه المؤمن حاجه کان کمن عبدالله دهرا وظیفه دولت و مسوولین در گسترش فرهنگ خدمتگزاری چیست ؟ از مسائل مهمی که کمتر به آن توجه شده است مبحث فرهنگ سازی برای خدمت گزاری یا انجام کار برای مردم است ، خدمت کردن به مردم در دین مبین اسلام و همه ادیان الهی مورد تأکید است و ازجمله با ارزش ترین کارها در اسلام خدمت کردن به مردم است که متأسفانه سیستم اداری ما در بعد فرهنگ سازی برای خدمت گزاری خوب عمل نکرده و همین امر باعث گردیده دستگاه اداری ما در موضوع خدمت گزاری نتواند آن طور که شایسته مردم است وظائفش را انجام دهد و رضایت مردم را جلب نماید ضمن اینکه ما بهترین و شریفترین قشر جامعه را در دستگاههای اداری داریم ، بنابراین لازم است قبل از ورود کارمند به عرصه خدمت رسانی آموزش های مورد نیاز در رابطه با خدمت رسانی به آن ارائه داد ، ما به سمتی پیش رفته ایم که جایگاه ارباب رجوع با مستخدم عوض شده ارباب رجوع جایگاه بسیار والایی دارد و در دستگاه اداری باید مورد تکریم قرار گیرد و مستخدم همیشه باید خودش را خادم ارباب رجوع بداند و جایگاه کارمند از عنوان مستخدم بودن آن مشخص است ولی قضیه برعکس شده مستخدم احساس می کند که بر مردم ارجحیت دارد و جایگاهش بالاتر از مردم است ما باید برای فرهنگ سازی کار و تلاش و خدمت گزاری به مردم راهکارهای عملی انجام دهیم و خدمت گزاری به مردم را تقویت نمائیم. عوامل موثر بر وجدان کار 1- عوامل اجتماعی هر فرد قبل از اینکه به سازمان کاری وارد شود به عنوان یک فرد تحت تأثیر آن جامته قرار گرفته و بسیاری از خصایص فردی در او شکل می گیرد. 2- عوامل سازمانی عوامل سازمانی عبارتند از : الف: ضوابط و مقررات سازمانی ب: سبک مدیریت ج: تقسیم کار د: فرهنگ سازمانی ه: تشویق و تنبیه راهکارهای عملی حاکمیت بر وجدان کار و نهادینه کردن فرهنگ خدمت گزاری 1- رفتار مطلوب و کردار درست رهبران و مدیران. 2- فراهم کردن شرایط لازم پیشرفتهای شغلی برای افراد 3- به کارگیری نیروها متناسب با توان و تجربیات 4- پرداخت پاداش مناسب 5- قدردانی از انجام کار به نحو مقتضی و مناسب 6- ایجاد انضباط در محیط کار 7- ایجاد اعتماد به انجام کارهای درست 8- حاکمیت صداقت کاری 9- تدوین برنامه های آموزشی لازم. در بوجود آوردن یک دستگاه اداری دارای وجدان کاری باشد باید به قشر کارمند بعنوان یک سرمایه بسیار با ارزش نگاه کرد و برای حفظ این سرمایه بزرگ هزینه هایی بزرگی انجام داد ما متأسفانه کارمند را با ابلاغ شروع به کار استخدام می نمائیم و با ابلاغ بازنشستگی به کار وی پایان می دهیم ولی برای حفظ و بقاء آن اقدامات لازم را انجام نمی دهیم امروزه مدیریت کردن بر کارکنان در حد ایجاد نظم و انضباط و حضور و غیاب خلاصه شده ولی این کافی نیست برای تقویت وجدان کار و بقاء روحیه خدمت گزاری. امروزه باید عوامل متعددی رعایت گردد از جمله: 1- پدید آوردن فرهنگ سازمانی نیرومند و ارائه آموزش های مورد نیاز در طول خدمت. 2- بالا بردن کیفیت محیط کار برای کارکنان. 3- توجه به رفاه و آسایش کارکنان به عنوان عامل اصلی. 4- توجه به مسائل روحی و روانی کارکنان. 5- توجه جدی به مسئله تشویق و تنبیه. 6- مدیریت جامع نگر و جامع الاطراف. 7- تقویت بعد معنوی کارکنان. در دنیای امروز ثابت شده توجه به مسائل مادی کارمند به تنهایی مشکل را حل نمی کند بلکه باید به تمام نیازهای مادی و معنوی وی توجه کرد ، می توان گفت ما در رابطه با مسائل اصلی کارکنان بخوبی عمل نکرده ایم هر چند مسائل مادی کارمند یک اصل است ولی مهم تر از آن مسائل رفاهی ، آموزشی ، معنوی کارکنان هستند متأسفانه نسبت به آن کم توجهی می شود و همین امر باعث شده بعضی از دستگاههای اداری کار آمدی اندکی داشته باشند و این امر زیانهایی برای کارکنان و جامعه دارد که مواردی از آن ذکر می گردد. 1- ایجاد فاصه بین مردم و دستگاههای اداری و سلب اعتماد مردم به سازمانهای اداری و نتیجتاً نارضایتی آنان از سیستم اداری. 2- جلوگیری از رشد و بالندگی نیروها. 3- فرسودگی روانی و جسمی کارکنان. 4- گسترش ضد ارزشها به جای ارزشها. کارکنان اداری به جایی می رسند که کارهای منکر را خوب و کارهای معروف را منکر می پندارند ، عدم انجام وظائف قانونی و عدم حضور در محل کار و ارتشاء و اختلاس و تصرف غیر قانونی و سوء استفاده از بیت المال یک نوع زرنگی تلقی می گردد. 5- گسترش فساد اداری همانطور که اگر در جامعه ای موارد بهداشتی رعایت نگردد جامعه را انواع میکروبها فرا می گیرد چنانچه سازمانها دچار سوء مدیریت و فساد گردند آن سازمان کارآیی خودش را از دست می دهد. تاثیر خدمت گزاری بر فرد و اجتماع بی شک خداوند متعال هر آن چه آفریده ، از کوه و دشت و جنگل و دریا گرفته تا انسان ها و حیوانات ، همه را نعمت قرار داده است . به تعبیر اهل فن ، این عالم دارای نظام هماهنگی است که اجزاء آن با یکدیگر ارتباط و هماهنگی دارند ؛ به واقع نظام احسن بر عالم حاکم است و هر چیز در جای خود قرار گرفته است و همه آفریده ها ، در ارتباط تنگاتنگی که با هم دارند ، به یکدیگر بهره می رسانند . طبق این اصل ، انسان ها در راستای هدفی که خداوند برای زندگی آن ها در نظر گرفته - که از آن به کمال انسان تعبیر می گردد – باید برای یکدیگر مفید واقع شوند و به همدیگر کمک نمایند . انسان ها می توانند خود را برای دیگران نعمت قرار دهند تا دیگران از آن ها استفاده کنند انجام هر نوع عمل خیر یا ارتکاب گناه ، بازتاب های دنیایی دارد و اثر آن ، در این دنیا مشاهده خواهد شد تا درس عبرتی برای دیگران باشد و دیگر این که مردم به سوی رعایت انصاف و انجام کارهای نیک در زندگی هدایت شوند و از آن جمله است خدمت به مردم ، چنان که شاعر می فرماید : این جهان کوه است و فعل ما ، صدا سوی ما آید صداها را ، ندا اگر توانمندی دست افتاده ای را بگیرد ، توانمندی دیگر دست او را در افتادگی خواهد گرفت خداوند متعال می فرماید : « یااَیّها اَلناسُ إِنَّما بَغیکُم عَلی" أَنفُسِکُم » سوره یونس آیه 23 ای مردم ! حتماً نتایج سرکشی و ستم گری هایتان به خودتان بر می گردد . امام علی علیه السلام فرمود : کسی که برای برادرش چاه بکند ، خداوند او را در همان چاه می افکند تو چاهی کنده در رَه تا که خلقی را در اندازی نیندیشی از آن روزی که خود را در میان ، بینی ؟ در میان روابط گوناگون اجتماع ، خدمت به مردم ، از نظر اسلام احترام خاصی دارد . در سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیزتأکید شده که اهمیت دادن به خدمت به دیگران و محترم شمردن آن ، موجب رضای خداوند ، قبولی اعمال و عبادات و خیر دنیا و آخرت است . پیامبر اسلام (ص) به ابوذر فرمودند: ای اباذر، هرچه می توانی در انجام کارهای خیر و اعمال نیک بکوش و اگر از دست تو بر نمی آید که برای مردم ، کاری و خدمتی انجام دهی لا اقل با روی باز و چهرهی گشاده با آنان روبه رو شو.» باید با دست و زبان ، قلم و قدم و با کمک های مادی و مالی به انسان های نیازمندِ به کمک ، خدمت نمود تا در حوادث و رویدادها بتوان دست نیاز به سوی خالق یکتا دراز نموده و تقاضای رحمت و رأفت کرد . کسی که می خواهد در مواقع گرفتاری و سختی از نصرت و یاری دیگران برخوردار باشد و مورد خذلان قرار نگیرد ، حتماً باید کمک به دیگران را مورد توجه قرار دهد ، چرا که کم اعتنایی و بی توجهی به درد دیگران موجب محروم ماندن از یاری و نصرت آنان می گردد . و چه خوش گفت شاعر شیرین سخن که : تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز خدمت به دیگران موجب آبادانی خانه و دیار می شود و عمر را طولانی می کند ، چرا که خداوند هیچ کار نیکی را بی اجر نخواهد گذاشت ، انسان های خدمت گزار به مردم ، در دل ها نفوذ می کنند و دیگران به چشم قهرمان به آن ها نگاه می کنند ،قهرمانان الگوی جامعه هستند و رفتار آنان سرمشق دیگران می شود و به این ترتیب خدمت به دیگران به یک هنجار اجتماعی تبدیل خواهد شد و موجبات سعادت جامعه را فراهم خواهد کرد . از طرفی وقتی خدمت به دیگران به یک ارزش اجتماعی تبدیل شود ، انسان های نیازمند نیز به تکاپو خواهند افتاد که نه تنها مشکلات خود را حل کنند و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنند بلکه با خدمت به دیگران خود را به عنوان قهرمان خدمت گزاری معرفی کنند . در جامعه ای که همه به فکر کمک و خدمت به انسان ها باشند فاصله طبقاتی از بین می رود ، صفت برتری طلبی در عده ای ، تن پروری و محتاج دیگران شدن در گروهی و خیلی از انحرافات و کج روی هایی که ناشی از فقر و تهی دستی است از بین می رود . انسان های عالم و دانشمند ، علم و دانش خود را به دیگران می آموزند و زمینه از بین رفتن جهل و نادانی فراهم می شود و اجتماع به سوی پیشرفت و دوری از ضعف فرهنگی خواهد رفت و صد البته جامعه آگاه و دانا به مراتب بهتر از اجتماعی است که گروهی در آن عالم به علوم باشند و دیگران در جهل و نادانی . علامه مجلسی(ره) می فرماید : «علماء به هر مقدار که در علم و کمال کاملتر باشند باید به همان میزان، نسبت به مردم مهربان تر و همین مهربانی و دلسوزی است که آنها را به خدمتگذاری می کشاند و عالم باید بوسیلهی تواضع و خدمت و مهربانی در دلهای مردم راه پیدا کند و قلوب مردم را به طرف خود جلب کند تا بتواند آنها را هدایت کند وگرنه در هدایت مردم توفیقی به دست نمی آورد و این را تجربه ثابت کرده است.»[1] . خدمت به مردم ، روح امید و طراوت را در جامعه موجب می شود و بساری از مشکلات روحی و روانی موجود در جامعه را از بین می برد چرا که بسیاری از بیماری های مغزی و قلبی در نتیجه گرفتاری های روحی و روانی و نداشتن اعصاب سالم به وجود می آیند ، کمک به دیگران و برطرف شدن مشکلات ، زمینه ساز آرامش ، آسایش و رفاه است و افراد سالم و شاد هستند که جامعه شاداب را می سازند . بهترین زندگی اجتماعی ، و عالی ترین تمدن انسانی ، آن تمدنی است که حقوق و حدود افراد جامعه بر مبنای حق و انصاف تعیین شده باشد و به علاوه مردمش به نسبت ، دارای لیاقت و شایستگی بیشتری باشند . در زندگی اجتماعی ، همه مردم از فواید تعاون و همکاری های عمومی برخوردارند و به شایستگی راه تکامل را می پیمایند ، در تمدن عالی انسانی ، تمام افراد جامعه دارای آزادی فردی هستند و می توانند آزادانه در راه اصلاح و رستگاری خود گام بردارند . از دیگر آثار و نتایج خدمت کردن نفوذ در دل هاست که موجبات نزدیکی و رفاقت و دوستی انسان ها را موجب می شود ، انسان در تمام دوران زندگی ، از کودکی جوانی تا روزگار کهولت و پیری همواره نیازمند رفاقت و دوستی دیگران است . رفقا و دوستان نه تنها با هم انس می گیرند و با مصاحبت و هم نشینی ، موجبات شادمانی و نشاط یکدیگر را فراهم می سازند ، بلکه هر دوستی ، در امور مادی و معنوی رفیق خود نفوذ می کند و هر یک دانسته و ندانسته روی عقاید و اخلاق و رفتار و گفتار دیگری اثر می گذارند . خدمت گزاری به مردم باعث اعتماد به نفس و تحکیم شخصیت است و به انسان عزت و شرف می بخشد ، سعی و کوشش در کمک به دیگران نشانه ی وظیفه شناسی اجتماعی است و مهر و محبت دیگران را در پی دارد . خدمت گزاری مایه ی سریلندی و افتخار و از عوامل سازگاری اجتماعی است . بدون شک اغراق نیست اگر بگوییم خدمت به خلق موجب، نام و آوازه نیک ، فرزندان صالح ،رزق و روزی فراوان و با برکت ، شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) و اولیاء ، سربلندی و افتخار در دنیا و آخرت و عاقبت به خیر شدن می شود . دیوانسالاری در خدمت مردم نه مردم در خدمت دیوانسالاری یادداشت های شخصی آقای محمود احمدی نژاد : مدتهاست که به خدمت ها و خیانتهای دیوانسالاری (بوروکراسی) می اندیشم. دیوانسالاری موجود، چقدر به حل مشکلات کمک می کند و چه میزان به تثبیت مشکلات می انجامد؟ دیوانسالاری پدیده جدیدی نیست وتمدن ها و حکومتهای مقتدر، هرگز بدون انضباط دیوانی نبوده اند. در دوره های اخیر هم بوروکراسی را تجسم مدیریت عقلی و علمی دانسته اند ولی باید دید که آنچه روی کاغذ آمده و موضوع بحثهای نظری در باب عقلانیت ابزاری بوده با آنچه عملاً اتفاق افتاده و بخصوص آنچه با پوشش مدرنیزه کردن دولت ها در دهه های اخیر تحقق یافته ، واقعاً چه مقدار دولت را عقلانی و چه مقدار عقل ها را دولتی یعنی رسمی، کلیشه ای و اداری کرده است؟ بسیاری از انقلابها در تارهای عنکبوتی بوروکراسی، گرفتار شده اند، تارهایی که خاصیت ارتجاعی و بازگرداننده دارند و همه شور و شعور انقلابی را خنثی می کنند و اوضاع را به عصر ماقبل انقلاب ها باز می گردانند. خواص مثبت دیوانسالاری را کاملاً می پذیریم مشروط به آنکه براستی به مدیریت علمی بینجامد. اما دست کم درکشورهایی چون کشور ما که دهه های متوالی تحت سلطه رژیمهای وابسته بوده اند و الگوهای جعلی، تحمیلی و وارداتی پوسیده را تجربه کرده اند، مساله بوروکراسی، غالباً نوعی دولت در دولت را می سازد تا ظاهراً بودجه اقتصاد و مملکت را محاسبه پذیر، برنامه ریزی شده و علمی وشفاف نشان دهد اما در واقع مسائل بسیاری را غیرشفاف، غیرعملی و حتی تبدیل به ضد برنامه می نماید. حتی بهتر است بگویم بوروکراسی گاهی، نقش ابزاری خود را از دست می دهد، تبدیل به یک ایدئولوژی می شود و اخلاق ویژه ای می سازد که حالتی تخدیری و ایستا را برکل سیستم تحمیل می کند. در نتیجه کم کم وسیله تبدیل به هدف می گردد و هدف به وسیله! ایدئولوژی دیوانسالارانه، عملا باعث اصطکاک درون سیستمی می شود. همه چرتکه می اندارند و هرکس جزئیات کار خود را می داند اما هیچکس از کلیت کار و نتیجه عملی آن، چیزی نمی داند. همه مشغول کارند اما کاری پیش نمی رود. تلاش می کنند ولی گره ای باز نمی شود. به طور خلاصه باید گفت که نظام بوروکراسی موجود چند شاخصه برجسته دارد. اول اینکه پیچک وار در حال توسعه است . یعنی اصولا میل دایمی به بسط حوزه نفوذ و سیطره اختیارات و دائره استیلای خود دارد . دوم اینکه با تمام توان از خود دفاع می کند. حتی ساختمان و ابزار کار مازاد خود را هم راضی نیست که به دیگران بدهد و به بهانه های واهی از آن مراقبت می نماید . سوم اینکه به شدت بخشی نگر و جزیی نگر است. شاخصه چهارم این است که در مقابل تحولات مقاوم است. هر نوع تحول را به منزله آسیب به خود تلقی و در برابر آن مقاومت می نماید و آخر اینکه با زدهی آن بسیار پائین و هزینه آن فراوان و رو به افزایش است. درچنین وضعیتی چه راه حل هایی وجود دارد؟ عده ای تسلیم م