سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کوروش کبیر
این دلها همچون تنها به ستوه آید پس براى راحت آن سخنان تازه حکمت باید . [نهج البلاغه]
  • امام سجاد علیه السلام فاتح قلبها (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • خدمتگزاری به نیازمندان

    ‏بی‏تردید یکی از مهم‏ترین رازهای توفیق پیشوایان معصوم علیهم السلام در طول حیات و ‏بعد از شهادت آن بزرگواران، جایگاه معنوی و شخصیت والایشان در قلوب انسان‏های ‏مشتاق فضائل و کمالات بوده است. از آنجا که حضرات معصومین علیهم السلام هرکدام ‏در عصر خویش به عنوان اسوه کامل انسانیت و بارزترین نمونه کمالات و صفات انسانی ‏بوده‏اند و عموم مردم فطرتا چنین صفاتی را دوست دارند; به این جهت، به امامان معصوم ‏علیهم السلام به دیده محبت و عشق می‏نگریسته‏اند. حتی دشمنان آن بزرگواران با ‏اعتراف به این حقیقت انکارناپذیر، بارها زبان به ستایش پیشوایان معصوم گشوده و مناقب ‏و افتخارات آنان را به دیگران یادآور شده‏اند. ‏

    در این مجموعه مقالات، مروری کوتاه بر جایگاه معنوی حضرت زین‏العابدین علیه السلام در ‏جامعه و برخی علل محبوبیت آن پیشوای راستین خلق در دلهای مشتاق، خواهیم ‏داشت‏باشد که ما نیز با پرورش محبت روزافزون آن امام همام، دلهایمان را از زنگار جهل و ‏خرافه‏ها زدوده و در پرتو دوستی اهل بیت علیهم السلام گامهای سعادت آفرین به سوی ‏کمال برداریم. ان شاء الله

    امام سجاد

    خدمتگزاری به نیازمندان

    حضرت علی بن الحسین علیه السلام در عرصه خدمت ‏به محرومان آنچنان درخشیده، که ‏موجب اعجاب و شگفتی همگان گردید و آنان خواهی، نخواهی دوستدار حقیقی امام ‏سجاد علیه السلام گردیدند. ‏

    زمانی که تاریکی شب همه جا گسترده می‏شد و چشمهای مردم به خواب می‏رفت، آن ‏حضرت اموال موجود خود را از درهم و دینار جمع می‏کرد و نان و آذوقه را که فراهم کرده ‏بود، برمی‏داشت و شبانه به منزل محرومان و بینوایان می‏شتافت. آن حضرت در حالی که ‏صورت خود را پوشانده بود آذوقه‏ها و هدایا را به دوش می‏کشید و در سطح گسترده‏ای به ‏بیچارگان مساعدت می‏نمود. ‏

    امام باقر علیه السلام فرمود: «کان علی ابن الحسین علیه السلام یحمل جراب الخبز ‏علی ظهره باللیل فیتصدق; (1) پیشوای چهارم علیه السلام کیسه‏های نان را در شبهای ‏تاریک به دوش می‏کشید و به فقرا و نیازمندان تصدق می‏نمود.» و بر این اندیشه ‏پافشاری می‏کرد که: «ان صدقة السر تطفی‏ء غضب الرب; (2) صدقه پنهانی، خشم ‏خداوند را فرو می‏نشاند.» ‏

    محمد بن اسحاق می‏گوید: عده‏ای از نیازمندان مدینه عادت کرده بودند که در ساعات ‏معینی از شب، مرد ناشناسی به کمک آنان بیاید و او را به عنوان صاحب انبان به همدیگر ‏معرفی می‏کردند. و آنان تا روز شهادت امام زین‏العابدین علیه السلام وی را ‏نمی‏شناختند. (3) ‏

    امام باقر علیه السلام فرمود: پدرم حضرت علی بن الحسین علیه السلام دوبار برای خدا ‏اموال خود را احسان نمود. (4) ‏

    امام سجاد علیه السلام همواره می‏فرمود: «سادة الناس فی الدنیا الاسخیاء و سادة ‏الناس فی الاخرة الاتقیاء; (5) سرور و آقای مردم در دنیا سخاوتمندان و بخشندگان هستند ‏و در جهان آخرت، پرهیزگاران سرآمد دیگران خواهند بود.» ‏

    عبدالکریم پاک‏نیا



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • روز شرمساری زمین (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • می گفت :فردا

    روز بوسهء شمشیر و رگ های ماست.

    روز نیزه ها  و سرها

    روز دشنه و پهلو

    روز چشم و خار

    روز آتش وعطش

    روز خیمه های سوخته و روز شرمساری زمین

    یک نفر فردا می خواند: « ما رایت الا جمیلا"»

    هرآنچه در آن سرزمین بود زیبایی بود و زیبایی

    من سرهای بریده را بر نیزه ها دیدم .

    من زیباترین آواز خدا را از حنجره های بریده شنیدم .

    چه روز زیبایی است روز تو یا حسین




  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • مفهوم خدمتگزاری (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • خدمتگزاری مفهوم وسیع و گسترده ای دارد.این واژه تمام فعالیتهای مثبت و مفیدانسانها را در زمینه های :اجتماعی اقتصادی سیاسی فرهنگی و معنوی شامل می شود.این نکته را یادآور می شویم که : [خدمتگزاری] غیراز[ انجام وظیفه] است . برای روشنی و وضوح معنای خدمتگزاری لازم است مرزاین دو مشخص شود.

    کسی که مسؤولیتی بر دوش دارد چه در بعد معنوی و چه در بعد مادی و درازای کار مزد دریافت می کند خدمتگزار نیست گر چه نتیجه تلاش او در راستای خدمت به خلق قرار می گیرد. خدمتگزار واژه ای است که با چگونگی عمل و نیت فردارتباط دارد.

    البته اگر شخصی در انجام وظیفه اش کوتاهی نکرد و آن را به بهترین وجه انجام داد و علاوه هم و غم خویش را در رفع نارسائیهای زندگی مردم قرار داد و تابع یکسری مقررات خشک و دست و پاگیراداری نبود نام خدمتگزار بر او زیبنده و شایسته خواهد بود بنابراین هر خدمتگزار مالا به جامعه خدمت می کند ولی هر خدمتی خدمتگزاری نیست . 2

    معلمی که علاوه برانجام دقیق وظایف برای رشد و شکوفایی شاگردان دل می سوزاند عالمی که علاوه بر تبیین احکام دین درامور خیر و مسائل زندگی مردم پیشگام است و با مبارزات و فداکاریهایش از لذتهای زندگی چشم می پوشد متمکنی که علاوه برانجان وظایف شرعی بااموال و دارائیش بانی مراکز سودمند می گردد و به نیازمندان امداد می رساند و بالاخره آن رزمند بسیجی که از ناموس وارزشهای دینی عاشقانه به دفاع بر می خیزد همه از نمونه های بارز خدمتگزاری بیشمارند. بدینسان می یابیم که در مفهوم خدمتگزاری گذشت فداکاری ایثار تحمل سختی و ناگواری واحساس هبستگی به همنوعان نهفته است .

    با توجه به وصعت و گستردگی معنای خدمتگزاری می توان آن را به دو بخش عمده تقسیم کرد:

    1. خدمتهای مادی .

    2. خدمتهای معنوی .

    تاسیس مدارس و موسسات مراکزامداد تلاشهایی از قبیل : امدادرسانی ساختن مدرسه دانشگاه مسجد پاک ورزشگاه و...از مقوله خدمات مادی است .

    خدماتی مانند: تعلیم ارشاد پاسداری از عقیده واخلاق مردم تبلیغ ازارزشهای دینی ستیز با متجاوزان کوشش در راه استقلال و عزت و بالاخره فداکاری و فدا شدن در راه ایمان و عقیده از جمله خدمتهای معنوی شمرده می شوند.



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • انگیزه ها در خدمتگزاری (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • خدمت امری است پسندیده اما آنچه ارزش آن را بالا می برد و یااز ارزشش می کاهد انگیزه هایی است که خدمت براساس آنها شکل می گیرد. برخی از هدف انگیزه خدمتشان احساس نوعدوستی وانسان گرایی است .اینان بر این باورند که خدمت مرز نژاد عقیده ایمان و... را نمی شناسد بلکه هر جاانسانی یافت شود که می توان به او خدمت کرد باید سراغش رفت . صاحبان این تفکر اصل خدمت را ملاک و معیار می گیرنداما به متعلق آن کاری ندارند.

    البته این طرز تفکر در حد خودش در خور ستایش است اما کامل نیست .

    انگیزه برخی از مردم در خدمت رسانی یک نوع داد و ستداست یعنی قدمی بر می دارند تا قدمی برایشان برداشته شود. دراین بینش محور خدمت جلب خدمتگزاری !ازارزشی برخوردار نیست زیرا نه انگیزه مردمی در آن وجود دارد و نه احساس نوعدوستی .

    اینان خدمت می کنند تا به نام و نانی برسند شهرت و مقامی بدست آورند یا به اغراض واهدف سیاسی و مانند آن دست یابند عشق و علاقه به اصل خدمت ندارند بلکه انگیزه اساسی آنان مقاصداجتماعی و دنیایی است !

    برخی ازافقی بالا به انسانها می نگرند و در بینش آنان همه مردم [عیال] خداوندند. خدمت به خلق در تفکر واندیشه اینان نوعی عبادت و تقرب به پروردگاراست . کار و خدمت صاحبان این فکر هم حسن فاعلی دارد و هم از حسن فعلی برخورداراست . به عقیده ایشان تنها مفید بودن عمل کافی نیست بلکه

    باید فاعل نیز نیت و هدف خیر داشته باشد. صاحبان این نظر می کوشند که ضمن مفید شکل عمل روح معنویت را نیز بر آن حاکم سازند تا ثمره این حرکت خیرخواهانه آنان رااز منزل خودخواهی و هواپرستی خارج و منزل صفا واخلاص برساند .

    پیدایش این نگرش تنها در سایه تفکر دینی و جهان بینی الهی ممکن است . در مقام ارزشگزاری خدمتها خدمت نشات گرفته ازاین جهان بینی ازارزشمندترین آنها به شمار می رود به همین جهت در فرهنگ دینی عمل و خدمتی مایه ارزش و عامل کمال آدمی است که انگیزه انجامش قرب و رضایت خداوند باشد.



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • پیام مهر (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  •  

    خدمت به خلق وظیفه نیست ، بلکه لذتی است که :

    سلامت و شادابی شخص را زیاد می کند.



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت‏به مردم و نیازمندان جامعه است . از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند; گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت‏به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد .

    امام حسین علیه السلام با تاکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:

    «اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم; (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .»

    بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:

    «ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة; (2) هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت‏به او عطا خواهد کرد .»

    اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند . امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:

    «واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن (3) ; خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت گزاری ضایع مگردان .»

    رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخشهای مستقلی برای آن منظور شده است . «قضاء حاجة المؤمن‏» ، «خدمة المؤمن‏» ، «الاهتمام بامور المسلمین‏» ، «الطاف المؤمن و اکرامه‏» برخی از عناوین این ابواب است . در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثوابهای اخروی خدمت رسانی، به نتایج پربار این صلت‏خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است . در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید می‏دهد:

    «من نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة (4) ; هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه‏های دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود ].» بنابراین خدمت رسانی در جامعه اسلامی، بویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است . و شایسته است که هر مسلمان وظیفه شناس و مسئولیت‏پذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند .


  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • اشعار محرّم و امام حسین (ع) (چهارشنبه 87/10/25:: 7:1 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • :»»««: اشعار محرّم و امام حسین (ع) :»»««:





    « آیین »


    این خاک،به خون عاشقــان آذین است

    این است در این قبیله آیین ، این است


    :razz:  :razz:  :razz:

    زاین روست که بی سوار برمی گردد

    اسب تو که زین و یال آن خونین است



    :razz:  :razz:  :razz:  :razz:  :razz:  :razz:


    « آن حادثه »


    خود را چو ز نسل نور می نامیدند

    رفتند و به کوی دوست آرامیــدند


    :razz:  :razz:  :razz:

    سیراب شدند زان که در اوج عطش

    آن حادثـه را ، به شـوق آشامیــدند



    :razz:  :razz:  :razz:  :razz:  :razz:  :razz:

    مرحوم قیصر امین پور

    _________________


  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • هفته بسیج گرامی باد (پنج شنبه 87/10/19:: 9:29 صبح)
  • رضا زایر محمدی
  • بسیج یعنی پیش در آمد آخرین انقلاب تاریخ ، آخرین مرز پرواز انسان


  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • چه کنیم که خدمت گزار خوبی باشیم پرسش مهر 9 (چهارشنبه 87/10/18:: 5:12 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • رییس جمهور در پیامی با تبریک آغاز سال تحصیلی به همه دانش پژوهان ، دانشگاهیان ، فرهنگیان ، دانش آموزان ، دانشجویان و ملت بزرگ ایران گفت:

    مهر ماه حقیقتا ماه مهر است؟ چرا که یک جنبش عظیم و مجاهدت گسترده برای کسب علم و معرفت آغاز می‌شود .

    به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، متن کامل پیام دکتر محمود احمدی نژاد به این شرح است:
    آغاز سال تحصیلی را به همه دانش پژوهان ، دانشگاهیان ، فرهنگیان ، دانش آموزان ، دانشجویان و ملت بزرگ ایران صمیمانه تبریک عرض می‌کنم. ماه مهر برای ملت ما همواره با حال و هوای خاصی همراه است . ماه مهر حقیقتا ماه مهر است؟ چرا که یک جنبش عظیم و مجاهدت گسترده و یک تلاش همگانی برای کسب علم و معرفت آغاز می‌شود و فضای کشور عطرآگین به عطر مجاهدت در راه علم و کسب دانش، معرفت و تربیت نسل‌های پی در پی است.

    آغاز سال تحصیلی امسال مواجه شده است با شب‌های قدر و شهادت امیر المومنان (ع) و روزهای ماه مبارک رمضان و همه آنها برای ما الهام بخش است . امیر مومنان (ع) به عنوان انسان کامل و امام مبین، الگوی همه بشریت در همه عصرها و نسل هاست. او باب علم پیامبر بزرگ الهی است؟ یعنی دروازه علم ، دریچه معرفت ، آستانه ورود به دنیای دانش و معرفت و نیکی ها، امام علی (ع) است. در شب‌های قدر که قرآن نازل می‌شود - قرآن پایه علم ، تزکیه، حکمت و پایه تعالی بشر است - سرنوشت انسانها رقم زده می‌شود. تقارن این ایام برای ما بسیار الهام بخش است. ماه مبارک رمضان، ماه خودسازی است؟ خودسازی معنوی، علمی، شخصیتی و روحانی. آماده شدن برای ? 11?ماه تلاش و مجاهدت و ارتقای تعالی روحی و معنوی برای یک زندگی جاوید و ابدی . امسال لیالی قدر و بزرگداشت امام با آغاز سال تحصیلی و جنبش عظیم علمی مقارن شده است و این بسیار راهگشا، الهام بخش و مبارک است.

    مجموعه آموزش و پرورش بزرگترین، موثرترین ، مهم‌ترین و عزیزترین مجموعه کشور است. همین امروز جامعه فرهنگیان ما، مومن‌ترین ، انقلابی‌ترین و پاک ترین اقشار جامعه هستند. هیچ کاری با کار جامعه فرهنگی ما قابل مقایسه نیست. بزرگ‌ترین خدمات، بزرگ‌ترین ابتکارات و خلاقیت‌ها ، پیشرفت‌های علمی و معنوی و سیاسی جامعه و دستاوردهای اقتصادی در همه عرصه‌ها مرهون دلسوزی ، فداکاری و تلاش صادقانه و مخلصانه جامعه فرهنگی است. من صمیمانه از همه آنها تشکر می‌کنم و دو سه نکته را عرض می‌کنم و پرسش امسال را طرح خواهم کرد.

    دولت با همه توان، خودش را در کنار و در خدمت جامعه فرهنگی می‌داند؟ با مشکلات و مضایقی که هست و همگان اطلاع دارند. دولت با همه توان در تلاش است که بهترین فرصت و فضا را در حد امکان برای خدمتگزاری جامعه فرهنگی فراهم کند. همه تلاش‌ها این است که سرمایه‌گذاری ها و دلسوزی‌های دولت و جامعه فرهنگی متمرکز در مدرسه و در جهت علم آموزی و تربیت نسل‌های مومن و شجاع باشد. من به جامعه فرهنگیان عرض می‌کنم به فضل الهی این تلاش‌ها ثمر خواهد داد و جهش‌ها و تحولات در راه است. امیدوارم و مطمئن هستم که با دستان پرمهر و کلام زیبا و آموزنده و پرورش‌دهنده فرهنگیان و معلمان امسال هم نسل نوجوان و نسل جوان ما یکبار دیگر عدالت، مهرورزی و پیشرفت همه جانبه کشور را خواهد شنید و خواهد آموخت و برای تحقق آن مصمم تر خواهدشد.

    خطاب به دانش آموزان عزیز عرض می‌کنم که قدر فرصت و دوران جوانی و نوجوانی را بدانید. امروز شرایط برای شما مهیاست و مسوولیت و ماموریت‌های بزرگ ملی و بین‌المللی در برابر شماست. باید به سرعت راه کسب علم و معرفت و خودسازی را بپیمایید.

    احترام به معلم، دل دادن به کلام معلم ، ارادت به معلم، این مقدمه و لازمه علم آموزی ، معرفت ، رسیدن و بدست آوردن فرصت برای کارهای بزرگ و بزرگ تر است . من مطمئن هستم و امیدوارم که نسل نوجوان و جوان ، قدر خودش ، قدر جامعه فرهنگی کشور و قدر فرصت خودسازی و علم آموزی را خواهد دانست.

    و اما به مسوولین آموزش و پرورش هم توصیه‌ای دارم. قدر جامعه فرهنگی را بدانید. قدر خدمت و خدمتگزاری به بهترین‌های کشور و در بهترین عرصه‌ها را بدانید. تلاش‌های خوبی را دارید انجام می‌دهید. همه این تلاش‌ها باید در متن جامعه فرهنگی همراه با جامعه فرهنگی و با کمک جامعه فرهنگی و مشارکت و نظارت آنها بیش از پیش گسترش پیدا کند. همه تلاش‌ها برای خدمت به معلم و کلاس در رابطه معلم و دانش آموز باید متمرکز شود . خوشبختانه جهت‌گیری درست است اما باید همه امکانات و توان‌ها را بسیج کنیم و دولت هم آماده است . ان شاء‌الله و به فضل الهی نخواهیم گذاشت امسال جامعه فرهنگیان ما با بعضی مشکلات مالی و بودجه‌ای و کسری‌ها مواجه شود. از هر کجا که لازم باشد، بتوانیم و قوانین اجازه دهد، این کار را خواهیم کرد تا جامعه فرهنگیان ما با آسودگی خاطر بیشتر - ان شاء‌الله - در خدمت تعالی کشور باشند.

    و اما پرسش امسال؟ طی سه سال سه پرسش مطرح شد. پرسش اول درباره عدالت ، پرسش دوم درباره مهرورزی و پرسش سوم درباره پیشرفت و تعالی همه جانبه کشور و امروز درباره -خدمتگزاری> است. بهتر از من می‌دانید که بهترین انسانها نزد خدا ، نافع‌ترین آنها برای خلق خداست . سوال کردند چه کسی بهترین انسانهاست. فرمودند: -خیر الناس انفعهم للناس> یعنی بهترین مردم کسی است که نافع تر و مفیدتر برای جامعه و مردم باشد. به تعبیر خودمان کسی که خدمتگزار تر باشد؟ یعنی همه زندگی و تمام عمر، توانایی و فرصتش را در اختیار خدمتگزاری به جامعه قرار دهد؟ خدمت علمی، خدمت فرهنگی ، تربیتی، اقتصادی ، فناوری ، سیاسی. خدمتگزاری به جامعه بالاترین جایگاه برای یک انسان نزد خداوند است که البته از مومنان و متقیان بر می‌آید.

    سوال این است: -چه کنیم که خدمتگزار خوبی باشیم . راههای خدمتگزاری چیست ؟ چگونه باید خدمت کرد؟ چه عواملی دست به دست هم بدهند که روحیه خدمتگزاری درجامعه گسترش پیدا بکند؟ فواید و نتایج خدمتگزاری چیست؟ تاثیر خدمتگزاری روی فرد خدمتگزار چگونه است؟ تاثیرخدمتگزاری روی محیط اجتماعی ، روی منافع و مصالح یک ملت و در بسط فرهنگ مهرورزی و خدمتگزاری چیست؟ وظیفه آموزش و پرورش در این رابطه چیست؟ وظیفه دولت و مسوولین ، وظیفه رسانه‌ها و اصحاب فرهنگ و تبلیغات در گسترش فرهنگ خدمتگزاری چیست ؟ آیا بدون روحیه خدمتگزاری در بین آحاد مردم، یک کشور و یک ملت می‌تواند به قله‌های سعادت برسد ؟ آیا بدون روحیه خدمتگزاری ، مشکلات جامعه برطرف می شود ؟ آیا بدون روحیه خدمتگزاری فاصله‌ها و تبعیض‌ها و محرومیت‌ها برطرف خواهد شد ؟ سوال این است که چگونه خدمتگزار خوبی برای جامعه باشیم ؟ دانش آموزان چه می‌توانند بکنند ، چگونه می‌توانند به کشور، ملت و خانواده شان خدمت کنند ؟ جامعه فرهنگی ما چه می‌تواند بکند و همین طور بقیه اقشار امیدوارم که سال تحصیلی امسال سالی سرشار از نشاط ، پیشرفت و شادمانی برای همه ملت ما به ویژه جامعه فرهنگی و آموزش و پرورش ما باشد و از خدای متعال می‌خواهم که در این شب‌های قدر زیباترین، کامل‌ترین و بهترین سرنوشت را برای جامعه فرهنگی ، ملت ما و همه بشریت رقم بزند و آن هم ان شاء‌الله ظهور مولای هستی، نجات بخش همه بشریت، انسان کامل، مهدی موعود (ع) هست



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
  • الگوهای خدمت گزاری (چهارشنبه 87/10/18:: 5:12 عصر)
  • رضا زایر محمدی
  • عالمان خدمتگزار

    صاحبدلی به مدرسه شد زخانقاه

    بشکست صحبت اهل طریق را

    گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود

    تا اختیار کردی از آن این طریق را

    گفت این گلیم خویش بدر می‏برد زموج

    وین جهد می‏کند که بگیرد غریق را

    مقدمه

    «اجتماعی بودن‏» انسان را به تعامل با دیگران وا می‏دارد تا بتواند به زندگی خود تداوم بخشد و راز اجتماعی شدن انسان «تداوم حیات‏» اوست . در عین حال، به دلیل غریزه «سود جویی‏» و «من خواهی‏» در همین تعاملات اجتماعی هم - که آنها را به دلیل منافع فردی پذیرفته است - حقوق دیگران را به نفع خود ضایع می‏سازد و در نتیجه، توده‏های وسیعی مستضعف و فقیر برجای می‏گذارد .

    در مقابل، حکومت‏با حربه «قانون و قدرت‏» مسئول جلوگیری از تعرض افراد به حقوق یکدیگر و یاری رساندن و خدمت‏به مظلومان برای احیای حقوقشان است . اما نباید نقش دانایان و عالمان جوامع را نیز نادیده گرفت; زیرا آنان از درون جوامع و از موضعی هم‏سطح با توده‏ها مقام بزرگ خدمتگزاری امت را ایفا می‏کنند و به واقع، خادمان معنوی مردم هستند . حضرت عیسی علیه السلام در این‏باره می‏فرماید: «ان احق الناس بالخدمة العالم; (1) عالم، لایق‏ترین افراد برای خدمتگزاری است .»

    همچنان که امام کاظم علیه السلام به معمر بن خلاد فرمود: «ان لله عبادا فی الارض یسعون فی حوائج الناس هم الآمنون یوم القیامة ومن ادخل علی مؤمن سرورا فرح الله قلبه یوم القیامة; (2) خداوند بندگانی در زمین دارد که در تامین نیازهای مردم می‏کوشند . آنها در روز قیامت ایمن هستند و هر کس مؤمنی را شاد کند، خداوند در روز قیامت دل او را شاد می‏سازد .»

    بنابراین، عالمان و دانشمندان بهترین الگوها برای خدمتگزاری به خلق می‏باشند . حال، درگلشن ابرار گذری می‏کنیم و گلچینی از خدمتگزاری آنان را به نظاره می‏نشینیم و از آنجا که دایره خدمتگزاری عالمان دین بسیار گسترده است، فقط به گوشه‏هایی از زندگانی آن بزرگان در خصوص خدمت و انفاق به نیازمندان بسنده می‏کنیم .

    شهید سعیدی

    یکی از دوستان آیت الله سعیدی می‏گفت: «در مسجد شهید سعیدی، صندوق خیریه و کمک به محرومان داشتیم که بعد از شهادت [آن عزیز]، این صندوق به کارش ادامه داد . روزی برای بررسی وضع [فرد] نیازمندی که توصیه شده بود، رفتیم . مردی را دیدیم که روی یک تخت چوبی نشسته بود و پاهایش قطع شده بود . وقتی ما را شناخت، سرش را به دیوار زد و گریه کرد و شاه را لعن کرد و گفت: من قبلا راننده ماشین مسافربری بودم که در یکی از شهرها تصادف کردم و در اثر آن، پاهایم قطع شد . این خانه را حاج آقا سعیدی برایم درست کرد و زندگی مرا ایشان اداره می‏کرد . شبها آخر وقت‏به اینجا می‏آمد و یکی دو ساعت می‏نشست و با من صحبت و شوخی می‏کرد . او برای ما نان و روغن می‏گرفت و ... .» (3)

    شهید مدرس و دیگ غذا

    همسر شهید مدرس می‏گفت: «آقا هر روز که از مجلس به خانه می‏آمد، یکی از لباسهایش کم می‏شد . وقتی علتش را می‏پرسیدم، می‏گفت: در راه به سائل دادم . روزی فقیری به خانه آمد و چون آقا چیزی نداشت، از من خواست دیگ آشپزخانه را به دکان بقالی ببرم و پول بگیرم . گفتم: غیر از این دیگ نداریم، گفت: اشکال ندارد .» (4)

    سیدعلی قاضی طباطبایی و خرید کاهو

    یکی از علمای نجف اشرف می‏گفت: «دیدم آیت الله، عالم و عامل و عارف کامل آقای سیدعلی قاضی طباطبایی (استاد اخلاق علامه طباطبایی) در دکانی کاهو می‏خرید; ولی بر خلاف سایر مشتریها، کاهوهای غیرمرغوب و غیرقابل استفاده را جدا می‏کرد . او پول کاهو را هم داد و بعد حرکت کرد . من به دنبالش رفتم و عرض کردم: چرا کاهوهای خوب را جدا نکردید؟ گفت: فروشنده این کاهو آدم فقیری است و من می‏خواهم کمکی به او بکنم . در ضمن نمی‏خواهم مجانی باشد تا شخصیتش محفوظ بماند و او هم به پول مجانی گرفتن عادت نکند . برای همین، کاهوهایی را که کسی نمی‏خرد برمی‏دارم .» (5)

    سید مرتضی و کاغذ فقها

    سیدمرتضی، دهکده‏ای از املاک خود را وقف مصرف کاغذ فقها کرده بود تا عوائد آن صرف تالیفات مجتهدان شود . یک بار که قحطی شدیدی پیش آمد، مردی یهودی برای تحصیل چاره اندیشید که در نزد سید به تحصیل علم نجوم بپردازد . به این ترتیب، او پولی دریافت می‏کرد و به مصرف ضروریات زندگی می‏رساند . پس از اندکی، وی از مشاهده این شیوه و رفتار نیک به دین اسلام گروید . (6)

    بحرالعلوم و همسایه گرسنه

    فقیه بزرگوار، سیدجواد عاملی، مشغول شام خوردن بود که در به صدا درآمد; خادم استادش بحرالعلوم بود که می‏گفت: آقا منتظر شماست . سید با عجله روانه شد و تا چشم بحرالعلوم به او افتاد، با تندی گفت: خجالت نمی‏کشید؟ از خدا نمی‏ترسید؟ مردی از برادران تو هر شب و روز با خرمای زاهدی (خرمایی درجه پایین) که قرض می‏گیرد، زندگی را می‏گذراند و هفت روز است که طعم برنج و گندم را نچشیده است . امروز برای شام نزد بقال رفته تا باز خرما بگیرد; ولی بقال جوابش کرده و او هم دست‏خالی نزد خانواده‏اش برگشته است . تو غذا می‏خوری و همسایه‏ات بی شام است؟!

    سیدجواد گفت: والله از حال او آگاه نبودم . بحرالعلوم پاسخ داد: اگر مطلع بودی که یهودی می‏شدی! این غذای مرا بگیر و این کیسه پول را هم بردار و برو غذا را با او بخور و پول را هم در خانه‏اش بگذار . من شام نمی‏خورم تا تو برگردی .

    به این ترتیب، سیدجواد روانه خانه همسایه شد و شب بی‏شام آنان را به شبی به یادماندنی تبدیل کرد . (7)

    حاج شیخ عبدالکریم حائری و پیرمرد مریض

    شبی زمستانی، زن فقیری در خانه حاج شیخ را به صدا درآورد . خادم در را باز کرد و زن ناله کنان گفت: شوهرم مریض است، نه دوا دارم، نه غذا و نه زغال . وی پاسخ داد: این موقع شب که نمی‏شود کاری کرد، آقا هم الان چیزی ندارد کمک کند .

    زن نا امیدانه برگشت . حاج شیخ که بخشی از سخنان آن دو را شنیده بود، خادم را صدا زد و گفت: اگر روز قیامت‏خدا از من و تو بازخواست کند که در این ساعت‏شب بنده من به در خانه شما آمد، چرا ناامیدش کردید، چه جوابی داریم؟ منزلش را می‏شناسی؟ خادم جواب مثبت داد و در پی آن حاج شیخ و خادم راهی خانه او شدند .

    حاج شیخ به خادم گفت: برو و از قول من به صدرالحکما بگو همین الان بیاید و این مریض را معاینه کند . نسخه‏اش را نیز در همان لحظات به حساب حاج شیخ گرفت . آنگاه به دستور او نیمه شب به خانه علاف (8) رفت و یک گونی زغال و غذا آورد . بعد گفت: روزی چقدر گوشت‏برای منزل ما می‏گیری؟ خادم گفت: هفت‏سیر . گفت: نصف آن را هر روز به این خانه بده . آن نصف دیگر هم، برای ما فعلا بس است . بعد از آن، هر دو بلند شدند و خانه گرم پیرمرد را ترک کردند . (9)

    سید رضی و فروشنده فقیر

    سید رضی تعداد زیادی کتاب به ارزش ده هزار دینار خرید و آنها را به خانه برد . وقتی کتابها را بازبینی می‏کرد، متوجه شد فروشنده در حاشیه یکی از آنها، یک بیت‏شعر نوشته است که مضمونش این است: «به دلیل احتیاج کتابهایم را فروختم .» سید، کتابها را جمع کرد و در پی فروشنده روانه شد . وقتی او را یافت، کتابها را برگرداند و پول آنها را هم به او بخشید . (10)

    ملاهادی سبزواری و فقرا

    مرحوم ملاهادی سبزواری غله ملکی خود را با دست‏خود وزن می‏کرد و سهم زکات آن را خارج و در بین فقرا تقسیم می‏نمود و علاوه بر ادای حقوق واجب، سالهای متمادی هر عصر پنج‏شنبه تمام فقرای شهر در خانه‏اش جمع می‏شدند و او خود درب منزل می‏ایستاد و به هر یک به تناسب، وجهی می‏داد . آخر ماه صفر هم مجلس سوگواری برقرار می‏کرد و از فقرا دعوت می‏کرد و نان و غذا و پول به آنها می‏داد .

    ایشان در اوایل جوانی که در مشهد تحصیل می‏کرد، تمام مغازه‏های موروثی را به تدریج فروخت و در راه خدا انفاق کرد، حتی آب و ملک فامن سبزوار را هم فروخت و وجهش را بین فقرا تقسیم کرد . (11)

    صاحب فصول و لحظات آخر

    از صاحب فصول پرسیدند: اگر بدانی مرگ تو نزدیک شده است و چند ساعتی بیشتر از عمر تو نمانده است، چه می‏کنی؟ گفت: روی سکوی منزلم می‏نشینم تا حاجات مردم را برآورم، شاید کسی بیاید و از من حاجتی بخواهد، هرچند آن نیاز، استخاره‏ای باشد . (12)

    رجبعلی خیاط و حکایت چلوئی

    بر دیوار مغازه‏ای تابلویی با این عبارت به چشم می‏خورد: «نسیه داده می‏شود حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می‏شود .» وقتی از صاحب مغازه دلیل آن را می‏پرسند، می‏گوید: دیر زمانی، وضع ما خوب بود . روزی سه، چهار دیگ چلو می‏فروختیم تا اینکه یکباره اوضاع، زیر و رو شد و کار ما از سکه افتاد، چندان که روزی یک دیگ هم مصرف نمی‏شد . رجبعلی خیاط را می‏شناختم که نفس و نفس پاکی دارد . سراغش رفتم و حال و روزم را گفتم . پاسخ داد: به کسی مربوط نیست . همه‏اش تقصیر خودت است که مشتریها را رد می‏کنی!

    توبه تقصیر خود افتادی از این در محروم

    از که می‏نالی و فریاد چرا می‏داری!

    گفتم: ولی من تا حالا کسی را رد نکرده‏ام! شیخ برافروخته شد و گفت: آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود، بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی، مگر او مشتری نبود که او را راندی! !

    شرمنده و سراسیمه بیرون آمدم و دنبال سید گشتم و به هر صورتی بود، پوزش خواستم و از همان روز تصمیم گرفتم این تابلو را نصب کنم و از آن زمان دوباره در به پاشنه دیگر چرخید و خیر و برکت‏به زندگی من روی آورد . (13)

    امام خمینی رحمه الله و خدمت‏به شاگرد

    آیت الله عزالدین زنجانی می‏گوید: در ایامی که به درس اسفار امام خمینی رحمه الله می‏رفتم به بیماری «حصبه‏» دچار شدم . فصل زمستان بود . آن موقع، حصبه بیماری خطرناکی به شمار می‏آمد . منزل ما در گذر جدا بود و منزل امام در حوالی همان گذر بود . ایشان بعد از اطلاع، هر صبح و شب به عیادت من می‏آمد; یادم هست که ایشان یک شب به عیادت من آمده بود و دکتری هم قبل از ایشان آمده بود و چون داروی اشتباهی داده بود، حالم بسیار بد بود . امام در آن شب زمستانی به دنبال طبیبی رفت و او را به خانه آورد و بعد از بهتر شدن حالم، خانه را ترک کرد و آنگاه وسایل انتقال مرا به بیمارستان فراهم کرد . (14)

    امام خمینی رحمه الله و خدمت‏به زائران

    در یکی از سالها، امام با چند تن از علمای دیگر، برای زیارت مرقد حضرت امام رضا علیه السلام به مشهد رفت و در آنجا خانه‏ای اجاره کردند . آنان هر روز بعد از ظهر به طور دسته جمعی به حرم مطهر می‏رفتند و پس از زیارت و دعا به خانه مراجعت می‏کردند و در حیاط می‏نشستند و چایی می‏خورند . امام هم هر روز همراه بقیه به حرم می‏رفت . ولی پس از زیارت، زودتر برمی‏گشت و حیاط را جارو می‏کرد; فرش را می‏انداخت و چای آماده می‏کرد . روزی یکی از همراهان پرسید: حیف نیست‏برای خاطر دوستان و پذیرایی از آنان دعا و زیارت را مختصر می‏کنید؟ پاسخ داد: ثواب این کار از زیارت و دعا کمتر نیست . (15)

    امام خمینی رحمه الله و وصیت‏به خدمت

    امام خمینی رحمه الله در وصیت نامه اخلاقی خود به فرزندش می‏نوسید:

    «پسرم، از زیر بار مسئولیت انسانی; که خدمت‏به حق در صورت خدمت‏به خلق است، شانه خالی مکن که تاخت و تاز شیطان در این میدان کمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دست‏اندرکاران نیست . و دست و پا برای به دست آوردن مقام هرچه باشد، چه مقام معنوی و چه مادی مزن، به عذر آنکه می‏خواهم به معارف الهی نزدیک شوم یا خدمت‏به عبادالله نمایم که توجه به آن از شیطان است، چه رسد که کوشش برای به دست آوردن آن .» (16)

    پی‏نوشت:

    1) اصول کافی، ج‏1، ص‏37 .

    2) همان، ج‏3، ص‏282 .

    3) مجله پیام انقلاب، ش 98 .

    4) مردان علم در میدان عمل، ج‏1، ص‏236 (منبع اصلی مقاله) .

    5) همان، ج‏1، ص‏240 .

    6) فقهای نامدار شیعه، ص‏61 و 64 .

    7) فواید الرضویه، ص‏86 .

    8) کسی که کاه و جو و گندم و زغال و هیزم می‏فروشد .

    9) مجله نور علم، ش‏11 .

    10) مردان علم در میدان عمل، ج‏1، ص‏230 .

    11) همان، ج‏1، ص‏254، به نقل از شرح زندگانی ملاهادی سبزواری، ص‏5 .

    12) پندهایی از علما، ص‏31 .

    13) تندیس اخلاص، صص 24 - 21 .

    14) مجله حوزه، ش‏24، ص‏36 .

    15) مردان علم در میدان عمل، ج‏7، ص‏170 .

    16) جلوه‏های رحمانی (نامه عرفانی حضرت امام به حاج سید احمد خمینی)، ص‏40 و 41 .



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات شما ()
    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • * نام و نام خانوادگی :
    * آدرس ایمیل:
    موضوع پیام:
    *پیام:

    فرم تماس از پارس تولز

    Persian Websites Directory