در یکی از سالها، امام با چند تن از علمای دیگر، برای زیارت مرقد حضرت امام رضا علیه السلام به مشهد رفت و در آنجا خانهای اجاره کردند . آنان هر روز بعد از ظهر به طور دسته جمعی به حرم مطهر میرفتند و پس از زیارت و دعا به خانه مراجعت میکردند و در حیاط مینشستند و چایی میخورند . امام هم هر روز همراه بقیه به حرم میرفت . ولی پس از زیارت، زودتر برمیگشت و حیاط را جارو میکرد; فرش را میانداخت و چای آماده میکرد . روزی یکی از همراهان پرسید: حیف نیستبرای خاطر دوستان و پذیرایی از آنان دعا و زیارت را مختصر میکنید؟ پاسخ داد: ثواب این کار از زیارت و دعا کمتر نیست
آیت الله عزالدین زنجانی میگوید: در ایامی که به درس اسفار امام خمینی رحمه الله میرفتم به بیماری «حصبه» دچار شدم . فصل زمستان بود . آن موقع، حصبه بیماری خطرناکی به شمار میآمد . منزل ما در گذر جدا بود و منزل امام در حوالی همان گذر بود . ایشان بعد از اطلاع، هر صبح و شب به عیادت من میآمد; یادم هست که ایشان یک شب به عیادت من آمده بود و دکتری هم قبل از ایشان آمده بود و چون داروی اشتباهی داده بود، حالم بسیار بد بود . امام در آن شب زمستانی به دنبال طبیبی رفت و او را به خانه آورد و بعد از بهتر شدن حالم، خانه را ترک کرد و آنگاه وسایل انتقال مرا به بیمارستان فراهم کرد
اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر؛ رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است، اسلام ما را موظف کرده که خدمت کنیم.
امام خمینی (ره)
امام خمینی و خدمت گزاری
* من با مردم ایران برادر هستم، و خود را خادم و سرباز آنان می دانم.
* من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه را می خواهم.من از بیرون آمده ام که خدمت به شما بکنم.من خادم شما هستم، من خادم ملت شما هستم.
* من آمده ام تا پیوند خدمتگزاری خودم را به شما عزیزان عرضه کنم، که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم، خدمتگزار ملتهای اسلامی، خدمتگزار ملت بزرگ ایران، خدمتگزار دانشگاهیان و روحانیان، خدمتگزار همه قشرهای کشور و همه قشرهای کشورهای اسلامی و همه مستضعفین جهان.
* این جانب که یک نفر از خدمتگزاران علمای اعلام و ملت اسلام هستم، در مواقع خطیر و برای مصالح بزرگ اسلامی، حاضرم برای کوچکترین افراد تواضع و کوچکی کنم، تا چه رسد به علمای اعلام و مراجع عظام _ کثرالله امثالهم _ .
* من دعا گوی همه شما هستم و خدمتگزار همه ملت.و من امیدوارم که بتوانم این خدمتم را تمام کنم، و فرصت پیدا بکنم که این خدمت را تمام بکنم.
* خمینی دست یکایک شما را می بوسد و به یکایک شما احترام می گذارد و یکایک شما را رهبر خودش می داند، که بارها گفته ام من با شما یکی هستم.
این جملات، کلام بزرگ مردیست که تمام آزادگان جهان اخلاق و رفتار او را سرلوحه عمل خویش قرار داده اند. فرهنگ خدمتگزاری را باید در سیره این ابرمرد تاریخ ساز جستجو کرد. مردی که تمام سختی ها را به جان خرید تا بتواند به اسلام و جامعه اسلامی خدمت کند. خدمتی که شاید در طول سالیان پس از صدر اسلام به فراموشی سپرده شده بود.
یادداشت های شخصی آقای محمود احمدی نژاد :
مدتهاست که به خدمت ها و خیانتهای دیوانسالاری (بوروکراسی) می اندیشم.
دیوانسالاری موجود، چقدر به حل مشکلات کمک می کند و چه میزان به تثبیت مشکلات می انجامد؟
دیوانسالاری پدیده جدیدی نیست وتمدن ها و حکومتهای مقتدر، هرگز بدون انضباط دیوانی نبوده اند. در دوره های اخیر هم بوروکراسی را تجسم مدیریت عقلی و علمی دانسته اند ولی باید دید که آنچه روی کاغذ آمده و موضوع بحثهای نظری در باب عقلانیت ابزاری بوده با آنچه عملاً اتفاق افتاده و بخصوص آنچه با پوشش مدرنیزه کردن دولت ها در دهه های اخیر تحقق یافته ، واقعاً چه مقدار دولت را عقلانی و چه مقدار عقل ها را دولتی یعنی رسمی، کلیشه ای و اداری کرده است؟
بسیاری از انقلابها در تارهای عنکبوتی بوروکراسی، گرفتار شده اند، تارهایی که خاصیت ارتجاعی و بازگرداننده دارند و همه شور و شعور انقلابی را خنثی می کنند و اوضاع را به عصر ماقبل انقلاب ها باز می گردانند.
خواص مثبت دیوانسالاری را کاملاً می پذیریم مشروط به آنکه براستی به مدیریت علمی بینجامد.
اما دست کم درکشورهایی چون کشور ما که دهه های متوالی تحت سلطه رژیمهای وابسته بوده اند و الگوهای جعلی، تحمیلی و وارداتی پوسیده را تجربه کرده اند، مساله بوروکراسی، غالباً نوعی دولت در دولت را می سازد تا ظاهراً بودجه اقتصاد و مملکت را محاسبه پذیر، برنامه ریزی شده و علمی وشفاف نشان دهد اما در واقع مسائل بسیاری را غیرشفاف، غیرعملی و حتی تبدیل به ضد برنامه می نماید.
حتی بهتر است بگویم بوروکراسی گاهی، نقش ابزاری خود را از دست می دهد، تبدیل به یک ایدئولوژی می شود و اخلاق ویژه ای می سازد که حالتی تخدیری و ایستا را برکل سیستم تحمیل می کند. در نتیجه کم کم وسیله تبدیل به هدف می گردد و هدف به وسیله!
ایدئولوژی دیوانسالارانه، عملا باعث اصطکاک درون سیستمی می شود. همه چرتکه می اندارند و هرکس جزئیات کار خود را می داند اما هیچکس از کلیت کار و نتیجه عملی آن، چیزی نمی داند. همه مشغول کارند اما کاری پیش نمی رود. تلاش می کنند ولی گره ای باز نمی شود.
به طور خلاصه باید گفت که نظام بوروکراسی موجود چند شاخصه برجسته دارد. اول اینکه پیچک وار در حال توسعه است . یعنی اصولا میل دایمی به بسط حوزه نفوذ و سیطره اختیارات و دائره استیلای خود دارد .
دوم اینکه با تمام توان از خود دفاع می کند. حتی ساختمان و ابزار کار مازاد خود را هم راضی نیست که به دیگران بدهد و به بهانه های واهی از آن مراقبت می نماید .
سوم اینکه به شدت بخشی نگر و جزیی نگر است.
شاخصه چهارم این است که در مقابل تحولات مقاوم است. هر نوع تحول را به منزله آسیب به خود تلقی و در برابر آن مقاومت می نماید و آخر اینکه با زدهی آن بسیار پائین و هزینه آن فراوان و رو به افزایش است.
درچنین وضعیتی چه راه حل هایی وجود دارد؟
عده ای تسلیم می شوند و بیلان کار از پائینی ها می گیرند و به مسئولین بالاتر می دهند و وجدانشان با همین آمارها آرام می گیرد در حالی که برای امثال من آدم ها مهمند نه آمارها. آمارها را همه دولتها و مدیران می دهند و بازی با اعداد را بلدند یعنی طبق گزارش های رسمی شان همه چیز خوب و ایده آل است. همه می توانند آرام بخوابند که بوروکراسی، بیدار است!
اما در صحنه زندگی واقعی مردم، مشکلات حل نشده باقی می ماند، این همان خطری است که من از دوران مسئولیتم در شهرداری تهران و حتی قبل از آن، همواره از آن رنج برده ام و خواسته ام با شکستن سنت های غلط و بدعت های وارداتی، دستگاه اداری را از این تار گسترده عنکبوتی خارج نمایم که البته گاهی امکان پذیر شده و گاهی نیز نشده است.
راه دوم برای رهایی از باتلاق بروکراسی، قانون شکنی یا دور زدن قانون است که بسیاری برای منافع ایل وتبار وحزب های دولت ساخته و یا منافع شخصی خود بارها و بارها به این اعمال مبادرت کرده اند. این اعمال با اعتقادات و منش من سازگار نیست و به هیچ وجه به چنین راه هایی اعتقاد نداشته و ندارم و برای اصلاح آن آمده ام. چرا که عمیقا معتقدم تا برابری همگان در برابر قانون تأمین و تضمین نشود، به دولت اسلامی نخواهیم رسید.
راه سوم، اصلاح انقلابی و آنی قوانین و خانه تکانی سنگین در سیستم دیوانسالاری کشور است. این وظیفه مهم و مشترک مجلس و دولت است که باید در همین دوران و در سریعترین زمان ممکن تحقق هرچند نسبی یابد درغیر اینصورت به این زودی ها دیگر چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و یا حداقل کار روز به روز سخت تر خواهد گردید، کما اینکه تاکنون چنین روندی را شاهد بوده ایم. اگر بوروکراسی که مظهر عقل ابزاری است و باید ابزار باشد، خود تبدیل به هدف و شغل اصلی دولت شود، به جای آنکه هزینه ها را کم کند و بودجه ها را شفاف و برنامه ها را عملی کند، تبدیل به ترمز سیستم می شود و بلکه باید گفت این اختلال تا جایی پیش می رود که شبکه هایی ایجاد می شود که بودجه عمومی را هزینه خصوصی می کند، ساختاری برای توقف خلاقیت ها و تبدیل رودخانه مواج انقلابی ومبتکر به مردابی مرده و ساکن. اینک ما بر سر دو راهی مهمی قرار گرفته ایم : انقلاب فدای بوروکراسی یا دیوانسالاری درخدمت انقلاب؟
نکته دیگر در این رابطه ، آن است که باید به نقطه تعادل میان نظریه و عمل برسیم. ما با دو خطر در این مسیر همواره مواجه هستیم. یکی برخورد غیر کارشناسانه و غیر علمی و بدون توجه به مشکلات کشور است که آن را می توان عمل زدگی نامید. (البته باید توجه داشت که عمل زدگی با عمل گرایی متفاوت و بلکه متضاد است.(
خطر دوم آن است که به نام مدیریت علمی یا عقلانیت و به بهانه های دیوانی و پشت عنوان اصلاح گام به گام بخواهیم رکود و توقف و تحجر مدیریتی را توجیه و تثبیت کنیم و حتی عقبگرد نماییم. عده ای می خواهند تنبلی ها و کندی ها و وقت کشی های ملی و مدیریتی را تحت ¤
هر گاه انسان به دیگران خدمت می کند و مشکلی از مشکلات آنان را بر می دارد ، چه لذتی شیرین تر و زیباتر از این وجود دارد که در خود احساس شعف و نشاط و با ارزش بودن می کند و خود را به خدای خویش نزدیک می بیند ، چنان که امام علی (ع) می فرماید : کسی که دلی را شاد کند خداوند عوض آن شادی و خرّمی، برایش لطف و خوشی معنوی میآفریند که بر اثر انجام کارهای نیک به او روی میآورد . در جهانبینی اسلامی، علّت تشویق به کارهای پسندیده آن است که علاوه بر دیگران در درجه اوّل خود شخص از دریافت برکات این اعمال خیر برخوردار میشود. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در اشاره به نتیجه کمک به دیگران میفرمایند: «تا زمانی که انسان مؤمن در کمک و خدمت به برادر مؤمنخود کوشا باشد، خداوند نیز او را کمک و یاری خواهد کرد . تلاش برای خدمت به همنوعان و برادران دینی، آثار و برکات فراوان دنیوی و اخروی برای انسان در پی دارد، از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که: «هر کس در پی برطرفسازی نیازهای برادران دینی قدم بردارد خداوند پاداشهای ویژهای به او عطا میکند. که از جمله آنهاست آمرزش برخی از گناهان او، دستیابی به بعضی کمالات برتر و رسیدن به مقام و منزلت شفیع بودن » . از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله سؤال شد: چه کسی نزد خداوند محبوبتر است؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: آنکه نفعش به انسانها بیشتر برسد. اگر چه همه کارهای انسان وقتی با هدف اطاعت از دستورات الهی انجام گیرد، عبادت محسوب میشوند و انسان با انجام آنها، مستحقّ پاداش نیکی از خداوند میشود، ولی مراتب اعمال عبادی با یکدیگر بسیار متفاوت است و برخی از آنها در مقایسه با سایر کارها، از اهمیت بیشتر و در نتیجه پاداشی افزونتر برخوردارند. از مجموعه تعابیری که در روایات درباره خدمت به مردم و یاری رساندن به آنها شده است، برتری این عمل نسبت به عبادات مستحبی مانند اعتکاف، طواف کعبه ، روزه مستحبی و... به خوبی معلوم میشود. در روایتی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «به خدا قسم که برآوردن یک حاجت مؤمن، از روزه یک ماه و اعتکاف یک ماه در مسجد برتر است». البتّه این قبیل از تعابیر، به معنای نفی فضیلت عبادات یا کوچک شمردن آنها نیست، بلکه تبیین اهمیت خدمترسانی به مردم بوده و گرنه هر عمل عبادی، جایگاه و اهمیت خاص خود را داراست. حضرت علی علیهالسلام نیز میفرماید:به همه مردم نیکی کن؛ چرا که ارزش هیچ عملی در پیشگاه خداوند سبحان با فضیلت کارهای نیک برابری نمیکند. ره آاوردهای خدمت رسانی در همین دنیا حمایت و یاری مردم را به خود جلب می کنند ، اعتبار اجتماعی پیدا میکنند ، مورد ستایش و تحسین مردم قرار می گیرند ، آوازه آنان بلند میشود .
«من قصی لاخیه حاجة فبحاجة الله بدا ... ; کسی که یک حاجتبرادرش را برآورد خداوند صد حاجت او را برآورد . کسی که اندوهی را از دل برادرش بردارد، خداوند اندوه روز قیامت را از او برطرف سازد; هر قدر هم که زیاد باشد . و هر کس برادرش را که در مقابل ستمکار قرار گرفته است، یاری دهد، خدا او را هنگام عبور از صراط یاری میکند، در وقتی که قدمها میلغزد . و کسی که به دنبال نیاز برادر مؤمنش برود و با برآوردن حاجتش او را شاد کند، چنان است که رسول خدا را مسرور کرده است . و هر کس او را سیراب کند، خدا او را از شراب سر به مهر بهشتی سیراب میسازد . و هر کس گرسنگی او را با طعام برطرف کند، خدا او را از میوههای بهشتی سیر میکند . و هر کس برهنگی او را بپوشاند خدا او را با جامههای زربافت و حریر میپوشاند . و اگر با اینکه برهنه نیست، او را لباسی بپوشاند، پیوسته در حفظ خدا است تا هنگامی که نخی از آن جامه بر تن او باشد . و کسی که کار مهم برادرش را کفایت کند، خداوند پسران بهشتی را خدمتگزار او میسازد . و کسی که او را بر مرکبی سوار کند، خدا او را در قیامتبر ناقهای بهشتی سوار میکند که فرشتگان به آن میبالند . و هر کس مؤمنی را هنگام مردنش دفن کند، گویا او را از ولادت تا مرگ پوشانده است . و هر کس او را همسری دهد که مایه انس و آرامش باشد، خداوند برای او در قبر مونسی به شکل محبوبترین افراد خانوادهاش قرار میدهد . و کسی که برادر مؤمن بیمارش را عیادت کند، فرشتگان دور او را میگیرند و دعا میکنند تا وقتی که از آنجا بیرون رود و به او میگویند: «خوشا به حالت و بهشت گوارایت!» به خدا سوگند برآوردن حاجت مؤمن در پیشگاه خدا محبوبتر از دو ماه روزه پی در پی با اعتکاف آن دو ماه در ماه حرام است . (ثواب الاعمال و عقابالاعمال، ص 325 (
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ |
ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع کنید و سجود به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید.
رکوع علامت ادب است و سجده برای قرب و نزدیکی است و عبودیت و بندگی جانِ عبادت است برای رستگاری. در این میدان، تنها عبادت به معنای خاصش مطرح نیست؛ که خدمت به خلق و کارهای نیک نیز شرط است. به بیان دیگر، انسان رستگار یعنی انسانی کامل و انسان کامل یعنی انسانی که واجد همة ارزشهای انسانی باشد.
رشد جامع: شرط رسیدن به کمال انسانی
رشدِ یک بُعدی نه تنها فضیلت و کمال محسوب نمی شود، بلکه اغلب موجب انحرافات جدی می شود. برخی فقط در عبادت و زهد به حد افراط پیش می روند و اسلام و مسلمانی را منحصر به مسجد و دعا و ذکر... می کنند. البته اینها از ارزشهای انکارناپذیر است؛ اما افراط در آنها ارزشهای دیگر را محو خواهد کرد. خدمت به خلق نیز از ارزشهای مسلّم است که اگر به حد افراط و به این نتیجه برسد که «عبادت بجز خدمت خلق نیست»، خواسته یا ناخواسته به ارزشهایی چون علم و جهاد و عبادت... لطمه می زند. عشق و عرفان نیز اگر تنها ارزش انسانی معرفی شود به عقل و آگاهی و تلاش و عمل صدمه می زند. در مقابل، عقل نیز اگر تنها ارزش تلقی شود به شهود و عبادت و معرفت ضربه می زند. باید گفت انسان کامل انسانی است که همچون امام علی (ع) ، که جامع الاضداد بود، عبادت و زهد و خدمت به خلق و آزادی و عشق و عقل و عدالت خواهی و بالاخره و همة ارزشها را در حدّ عالی و هماهنگ باهم داشته باشد.
قال رسول اللّه: « السَّعادَةُ کُلُّ السَّعادَةِ طُولُ العُمرِ فی طاعَةِ اللّهِ .» (تمام خوش بختی و رستگاری طول عمری است که در فرمانبرداری خدا بگذرد.)
امام علی بن ابیطالب (ع) در دعای کمیل عرضه می دارند: « یارَبِّ یارَبِّ یارَبِّ قَوِّعَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی وَهَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاتِّصالِ بِخِدمَتِکَ حَتّی اَسرَحَ اِلَیکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ وَ اُسرِعَ اِلَیکَ فِی البارِزینَ و... » (ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من، اعضایم را در خدمتت توانا کن و درونم را بر تصمیمم ببند و در ترست به من کوشش بخش و پایداری در پیوستگی خدمتت تا در میدانهای پیشتازان برایت برانم و در میان پیشروان به کویت بشتابم و در میان مشتاقان به قربتت با اشتیاق ترین باشم و مانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون اهل یقین از تو بترسم و در آستانت با مؤمنان گرد آیم.)
خدمت کردن و خدمت گزاری به مردم خدمت به خداست. اگر خدا را دوست داری بندگان خدا را خدمت گزار باش و بدان که اگر بنده ای را شاد کنی هزار بار بهتر از آن است که شب و روز به ورد و ذکر مشغول باشی.
مومن در بینش و نگرش قرآنی کسی است که به همه آفریده ها به عنوان موجودات مستحق خدمت می نگرد و اگر دست به دعا و نیایش برداشت از خداوند می خواهد که هر گرسنه ای از انسان و غیر انسان و یا کافر و مومن سیر کند و هر بی پوشاکی را بپوشاند و هر بینوایی را نوا و هر بی پناهی را پناه و هر اسیری را آزاد سازد.
یک روز حضرت موسی بن عمران علیه السلام دعا کرد ،خدایا اگر تو انسان بودی چه عبادتی را انجام می دادی؟البته منظور موسی علیه السلام این بود که بداند کدام عبادت بیشتر مطلوب خداست . خداوند متعال وحی فرمود :ای موسی اگر مخلوق بودم خدمت به خلق می کردم ،اما برای خدا . موسی فهمید که بهترین عبادت ها خدمت به خلق خداست .
سپس امام صادق علیه السلاماین چنین فرموده خویش ادامه دادند :مردی گرفتاری داشت . حضور امام حسن علیه السلام رفت و از ایشان استمداد نمود . امام حسن علیه السلام بی درنگ کفش ها را پوشیده و راه افتادند . در بین راه به حضرت امام حسین علیه السلام رسیدند در حالی که ایشان مشغول نماز بوند . امام حسن علیه السلام به آن فرمود : تو چگونه از حسین علیه السلام غفلت نمودی و پیش ایشان او نرفتی؟ گفت:من اول می خواستم پیش ایشان بروم و از ایشان در کارم کمک بطلبم، ولی چون گفتند ایشان اعتکاف کرده اند و نمی توانند از مسجد خارج شوند .خدمتشان نرفتم. امام حسن علیه السلام فرمودند که اگر توفیق بر آوردن حاجت تو برایش دست داده بود از یک ماه اعتکاف برایش بهتر بود.»
رئیس جمهور : بالاترین افتخار درنظام اسلامی خدمت به مردم است/ مبادا نسبت به مراجعه و تقاضای یک فرد بی احترامی شود . رئیس جمهور، صمیمی ترین، پاک ترین، مومن ترین، شجاع ترین، انقلابی ترین و آرمانی ترین ملت دنیا را ملت ایران دانست و گفت : بالاترین افتخار درنظام اسلامی خدمت به مردم است. به گزارش خبرنگار مهر، دکتر محمود احمدی نژاد که شب گذشته در چهارمین گردهمایی مدیران دفاتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات دستگاه های اجرایی و استاندارهای سراسر کشور که در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد، سخن می گفت، اظهار داشت: ما در برآورده کردن تقاضاهای مردم نباید سخت بگیریم فرض را باید بر نیاز هر چند که اگر شخص نیازمند نباشد ، بگذاریم . وی افزود: هر کسی که به سوی این دولت آمد و اعلام نیاز کرد هر میزان که شد به او کمک کنید، کسی حق ندارد به شخصی که به دولت اسلامی اعلام نیاز می کند، دست خالی برگرداند. رئیس جمهور با تاکید بر اینکه صاحبان حقیقی این کشور وانقلاب و سرمایه گذاران اصلی این سرزمین آحاد مردم ایران هستند گفت: به دلایل گوناگون خدمت به مردم بالاترین ارزش است. مردمی که بیشترین سرمایه گذاری را برای برپایی نظام اسلامی، عزت و تمامیت ارضی ما انجام داده اند و می دهند.
دکتر احمدی نژاد خاطر نشان کرد: متاسفانه امروز در همین دنیا مادی هستند افرادی که خود را در معرض مردم قرار نمی دهند گرچه مردم هم امید خیری از این گونه مدیران ندارند که بخواهند با آنان صحبت کنند. رئیس جمهوری اظهار داشت: اینکه می گویند کاری در این دولت صورت نگرفته که باعث شده مردم نامه می دهند درست نیست، بله مشکل وجود دارد که از گذشته به ما به ارث رسیده است زیرا مردم به مسئولان حاضر امید خیر دارند به همین دلیل است که نامه می نویسند و مسئولان نیز دلسوزانه به نامه های آنان پاسخ می دهند. وی ادامه داد: ما از آنهایی نیستیم که بگوییم دولت تقاضای مردم را بالا برده است اگر این طور هم باشد خوب است زیرا خداوند خیر و برکت می دهد. رئیس قوه مجریه خطاب به مدیران حاضر گفت: شما باید در سلسله مراتب کاری کنید وقتی مردم وارد سیستم اداری می شوند با اطمینان خاطر وارد شوند و مسئول را شخصی راه انداز کار خود بدانند زیرا همه ما یک ملت هستیم. دکتر احمدی نژاد در ادامه پیگیری نامه ها را یک وظیفه خواند و گفت: پیگیری نامه ها باید به طور پیوسته باشد بدانید که باز شدن گره های مشکلات مردم باعث می شود شما اعتلا در عالم پیدا کنید. وی ادامه داد: شما باید تلاش کنید تا کارها به روز باشد هفتگی به بنده گزارش دهید، دلیلی ندارد که مدیری سر بالا جواب دهد و بر سر کار باشد برود و در خانه اش بنشیند. رئیس جمهوری برقراری ارتباط آسان را یکی از برنامه های آینده مدیران دفاتر بازرسی و پاسخگویی به نام های مردمی خواند و گفت: باید طرحی را راه اندازی کنید تا مردم بتوانند با یک شماره به راحتی با شما ارتباط برقرار کنند و بنده نیز بتوانم تقاضاها را از طریق سیستمی که در دفتر خود نصب می شود ببینم. دکتر احمدی نژاد گفت: بنده وقتی 150 نامه می بینم و می خوانم سر حال تر می شوم ، در شهرداری نیز دوستان شاهد این موضوع بودند. رئیس قوه مجریه در ادامه به آغاز دور دوم سفرهای استانی بعد از ماه مبارک رمضان اشاره کرد و گفت: پیش از آغاز دور دوم سفرها شما مشکلات را به طور دقیق مشخص کنید تا بنده و وزرا بنشینیم و آنها را حل کنیم ، اگر هم لازم شد یک روز بیشتر در استان می مانیم و با ملاقات مردمی مشکلات مردم را هر چه سریعتر حل کنیم. وی در پایان گفت: شما مدیران دفاتر بازرسی و پاسخگویی به نامه ها و شکایات مردمی باید این فرهنگ را در سیستم خود وارد کنید تا یک گام به جلو حرکت کنید تا این حرکت ما در کشور نهادینه شود. احمدی نژاد تاکید کرد : پیگیری نامهها باید پیوسته و دقیق باشد و باید عادلترین افراد به آنان رسیدگی کنند تا پیگیریهای بعدی سهل و روان باشد تا مسئولین بتوانند آنها را حل کنند .
مرحوم آیتالله حقشناس فرمودهاند: شبی در خواب دیدم که همه بزرگان و اهل علم در محضر ائمه علیهمالسلام جمع شدهاند. عید بود. دیدم که آقا سید احمد خوانساری پشت سر امام زمان(عج) راه میرود و در مجلس، امام حسین ع به همه عیدی میدهند و به من دو برابر عیدی دادند از آسید احمد آقای خوانساری خواستم بپرسند چرا امام حسین (ع )به من دوبرابر عیدی دادند؟ امام فرمودند بخاطر خدمت به خلق خدا
کسانی که واقعاً دلشان برای اسلام و کشورشان می تپد ، متوجه این باشند که پست ، میزان نیست ، مقام میزان نیست رئیس دولت یا رئیس مجلس بودن میزان نیست ، این مقامات تمام می شود ؛ آنی که هست خدمت است . آدم متعهد در هر جا باشد ، اگر دید خدمتش خوب است آن جا ، بیشتر دل گرم است . یعنی هدف این باشد که خدمت بکند ، نه هدفش این باشد که مقام داشته باشد .
شبکه فاکس نیوز آمریکا زمانی از محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران پرسید: «زمانی که شما هنگام صبح به آینه نگاه می کنید چه چیزی به خودتان می گویید؟» و احمدی نژاد پاسخ داد: «من شخصی را در آینه می بینم و به وی می گویم به خاطر داشته باش، شما فردی بیش از یک خدمتگزار کوچک نیستی، امروز مسئولیت سنگینی پیش روی شماست و آن خدمتگزاری به ملت ایران است.»
« یک نفر را مثل آقای خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بنای قلبی اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمی کنـید، ایشان را من سالهای طولانی می شناسم،.»
امام خمینی «قدس سره»